من پشیمان نیستم من به این تسلیم میاندیشم این تسلیم دردآلود...
من پشیمان نیستم
من به این تسلیم میاندیشم، این تسلیم دردآلود
من صلیب سرنوشتم را
بر فراز تپههای قتلگاه خویش بوسیدم.
در خیابانهای سرد شب
جفتها پیوسته با تردید
یکدگر را ترک میگویند
در خیابانهای سرد شب
جز خداحافظ،خداحافظ، صدائی نیست.
من پشیمان نیستم
قلب من گوئی در آنسوی زمان جاریست
زندگی قلب مرا تکرار خواهد کرد
و گل قاصد که بر دریاچههای باد میراند
او مرا تکرار خواهد کرد.
آه، میبینی
که چگونه پوست من میدرد از هم؟
که چگونه شیر در رگهای آبی پستانهای سرد من
مایه میبندد؟
که چگونه خون
رویش غضروفیش را در کمرگاه صبور من
میکند آغاز؟
من تو هستم تو
و کسی که دوست میدارد
و کسی که در درون خود
ناگهان پیوند گنگی باز مییابد
با هزاران چیز غربتبار نامعلوم
و تمام شهوت تند زمین هستم
که تمام آبها را میکشد در خویش
تا تمام دشتها را بارور سازد
گوش کن
به صداهای دور دست من
در مه سنگین اوراد سحرگاهی
و مرا در ساکت آئینهها بنگر
که چگونه باز،با تهماندههای دستهایم
عمق تاریک تمام خوابها را لمس میسازم
و دلم را خالکوبی میکنم چون لکهای خونین
بر سعادتهای معصومانۀ هستی
من پشیمان نیستم
با من ای محبوب من،از یک من دیگر
که تو او را در خیابانهای سرد شب
با همین چشمان عاشق باز خواهی یافت
گفتگو کن
و بیاد آور مرا در بوسۀ اندوگین او
بر خطوط مهربان زیر چشمانت.
فروغ فرخزاد
#ادبیات #شعر #ادبیات_فارسی #شعر_فارسی #شعر_معاصر #شعر_سپید #شعر_نو #سهراب_سپهری #فریدون_مشیری #مهدی_اخوان_ثالث #سیاوش_کسرایی #هوشنگ_ابتهاج #فروغ_فرخزاد #احمد_شاملو #حمید_مصدق #رضا_براهنی #حسین_پناهی #حسین_منزوی #نصرت_رحمانی #نیما_یوشیج #شمس_لنگرودی #نادر_نادرپور #احمدرضا_احمدی #سیمین_بهبهانی #اسماعیل_خویی
اینستاگرام فروغ فرخزاد
من به این تسلیم میاندیشم، این تسلیم دردآلود
من صلیب سرنوشتم را
بر فراز تپههای قتلگاه خویش بوسیدم.
در خیابانهای سرد شب
جفتها پیوسته با تردید
یکدگر را ترک میگویند
در خیابانهای سرد شب
جز خداحافظ،خداحافظ، صدائی نیست.
من پشیمان نیستم
قلب من گوئی در آنسوی زمان جاریست
زندگی قلب مرا تکرار خواهد کرد
و گل قاصد که بر دریاچههای باد میراند
او مرا تکرار خواهد کرد.
آه، میبینی
که چگونه پوست من میدرد از هم؟
که چگونه شیر در رگهای آبی پستانهای سرد من
مایه میبندد؟
که چگونه خون
رویش غضروفیش را در کمرگاه صبور من
میکند آغاز؟
من تو هستم تو
و کسی که دوست میدارد
و کسی که در درون خود
ناگهان پیوند گنگی باز مییابد
با هزاران چیز غربتبار نامعلوم
و تمام شهوت تند زمین هستم
که تمام آبها را میکشد در خویش
تا تمام دشتها را بارور سازد
گوش کن
به صداهای دور دست من
در مه سنگین اوراد سحرگاهی
و مرا در ساکت آئینهها بنگر
که چگونه باز،با تهماندههای دستهایم
عمق تاریک تمام خوابها را لمس میسازم
و دلم را خالکوبی میکنم چون لکهای خونین
بر سعادتهای معصومانۀ هستی
من پشیمان نیستم
با من ای محبوب من،از یک من دیگر
که تو او را در خیابانهای سرد شب
با همین چشمان عاشق باز خواهی یافت
گفتگو کن
و بیاد آور مرا در بوسۀ اندوگین او
بر خطوط مهربان زیر چشمانت.
فروغ فرخزاد
#ادبیات #شعر #ادبیات_فارسی #شعر_فارسی #شعر_معاصر #شعر_سپید #شعر_نو #سهراب_سپهری #فریدون_مشیری #مهدی_اخوان_ثالث #سیاوش_کسرایی #هوشنگ_ابتهاج #فروغ_فرخزاد #احمد_شاملو #حمید_مصدق #رضا_براهنی #حسین_پناهی #حسین_منزوی #نصرت_رحمانی #نیما_یوشیج #شمس_لنگرودی #نادر_نادرپور #احمدرضا_احمدی #سیمین_بهبهانی #اسماعیل_خویی
اینستاگرام فروغ فرخزاد