در شب کوچک من افسوس باد با برگ درختان میعادی دارد در شب کوچ...

در شب کوچک من افسوس باد با برگ درختان میعادی دارد
در شب کوچک من، افسوس
باد با برگ درختان میعادی دارد
در شب کوچک من دلهرهٔ ویرانیست
گوش کن
وزش ظلمت را میشنوی؟
من غریبانه به این خوشبختی می‌نگرم
من به نومیدی خود معتادم
گوش کن
وزش ظلمت را میشنوی؟
در شب اکنون چیزی می‌گذرد
ماه سرخست و مشوش
و بر این بام که هر لحظه در او بیم فرو ریختن است
ابرها، همچون انبوه عزاداران
لحظهٔ باریدن را گوئی منتظرند
لحظه‌ای
و پس از آن، هیچ.
پشت این پنجره شب دارد می‌لرزد
و زمین دارد
باز می‌ماند از چرخش
پشت این پنجره یک نامعلوم
نگران من و تست
ای سراپایت سبز
دستهایت را چون خاطره‌ای سوزان، در دستان عاشق من بگذار
و لبانت را چون حسی گرم از هستی
به نوازش‌های لب‌های عاشق من بسپار
باد ما را با خود خواهد برد
باد ما را با خود خواهد برد

فروغ فرخزاد

#ادبیات #شعر #هنر #فریدون_مشیری #مهدی_اخوان_ثالث #محمدرضا_شفیعی_کدکنی #محمد_ابراهیم_جعفری #نادر_نادرپور #سهراب_سپهری #هوشنگ_ابتهاج #سیمین_بهبهانی #شهریار #سیاوش_کسرایی #فروغ_فرخزاد #احمد_شاملو #احمدرضا_احمدی #حمید_مصدق #نصرت_رحمانی #نیما_یوشیج #رضا_براهنی #حسین_پناهی #حسین_منزوی #فاضل_نظری #عکس_نوشته #مینیمال

اینستاگرام فروغ فرخزاد