ثبت نام
/
ورود
محدودشده
1 دنبالکننده
تازه ها
سال نو مبارکسال نو مبارک سال نو خیلی مبارک به
ارتباط برادرم با دوستش به هم خورده و برادرم ناراح
از جلال پرسیدم هیچوقت دلتنگ می شوی جلال گفت
برادرم سراغ یک عکس قدیمی را گرفت رفتم از ته انبا
جلال را آوردم اصفهان با هم کنار زاینده رود قدم ز
موافقید گاهی یک بیت شعر حفظ کنیم اگر موافقید در
سعید خسیس بود و این دیوانه ام می کرد حمیرا خیلی د
جلال مچام را گرفت وقتی پست قبلی را میگذاشتم ف
عزت مهرآوران چقدر این اسم و این فامیل برازنده شما
اگر مرگ نبود بیشتر کارها را می گذاشتم برای بعد عج
برادرم گفت باورم نمیشه رفته باشه جلال پرسید چرا
برادرم ناراحت است و حالش خیلی خوب نیست یک بار سعی