ثبت نام
/
ورود
قصهٔ ماه وقتی سایه های شب بر روز پرده می افکند
"من می توانم" هنگامی که وظیفه در گوش جوان نجوا
«یاد یاران» همه به جهانِ نور رفتند و من تنها در
«جدایی» چشم تو سیاه دل من سنگین من و تو باید از
کلمات قصار سکوت به ژرفای ابدیت است و سخن به کم ع
" شکوه مرگ " ای مرگ، ای فصیح ترین خطیب روزگار،
در پیری خویش ویلیام شکسپیر تو آن زمان از سال را