عزیز من همین چهار حرف به ظاهر بیخودِ خیلی از کلمات در کنار ...

عزیز من همین چهار حرف به ظاهر بیخودِ خیلی از کلما
عزیز من
همین چهار حرف به ظاهر بیخودِ خیلی از کلمات در کنار هم
می شود «عزیز»
عزیز کسی است که در اثر نیرومندی امرش غالب و جاری است و مقهور نمی‌شود
عجب واژه‌ای...
عزیز من
تازگی‌ها فهمیدم دلم برای چیزهای معمولی عجیب تنگ شده است.
مثلن همین که مامان روی کاناپه بنشیند و ناخن‌هایش را لاکِ قرمز بزند و من خیره بشوم در این زیبایی.
همینکه بابا چُرتِ عصر را بچسباند به شب و من نگاهش کنم که مگر آرامش بیش از این است؟
همینکه «تو» باشی!
همه چیز به اندازه خودش مهم است
همه چیز.
دیدی بعضی از آدم‌ها میگویند: حالا مگر مهم است؟
و من در دلم میگویم ، حتمن مهم است.
همین که لابه لای حرف‌هامان خصوصی‌ترین بخش زندگی یک آدمی را ول می‌دهیم و بعد هم خودمان را آرام میکنیم که «حالا مگر مهم است»
همه چیز مهم است...همین مهم های به ظاهر کوچک می شود یک مهم بزرگ، می شود غم، تنهایی، بیماری، برای آن‌کسی که فکرش را هم نمی‌کردیم.
عزیزم
مهم است که دلم برای تو تنگ شده! چون هر وقت به دیگرانی گفتم: دلم برایش تنگ است.
شنیدم: مهم نیست درست می‌شود!مهم نیست فراموش میکنی! مهم نیست ، انقدر فکر نکن!
و حالا خیلی مهم شده است.
همین که صبح در خیابان وقتی تنه‌ات به مردی یا زنی خورد برگردی و نگاه کنی و بگویی ببخشید ، مهم است.که هم
همین که وقتی مهمان داری یک شاخه گل روی میز خانه‌ات باشد، همین که یادت باشد امروز چه روزی‌ست و...
هیچکس فکر نمیکند ، زنی که ناخن‌هایش را در آفتابِ اردیبهشت لاکِ قرمز می‌زند چقدر مهم است.

امروز غزاله علیزاده خودش را بر درختی آویزان کرد
باید یادمان بماند
مراقب خودت باش، یکنفر دوستت دارد.
همین‌ها مهم است.
زندگی همین‌هاست باقی ندارد.

.
از مجموعه«نامه‌هایی به او»
عکس را سیآوش برداشته در یک روز کاری در خانه یرما
.
siavash.hoseinzade
yerma__house

اینستاگرام Saber Abar | صابر اَبَر