ثبت نام
/
ورود
آمد بهار و مرغ چمن را قرار نیست ساقی بیا که عم...
به نام آنکه جان را زندگی داد طبیعت را به جان پ...
یارب طریق کوی سعادت دوباره کن ما را به راه خیر و
سر خوش از خانه شبی بر در میخانه شدم با ترنم به ب
ما به پیکار الم قاعده ساز آمده ایم مست جامیم و در
این چرخ که سرمایه آن بر همه گانست در گردش آن معرف
تا کی ز غرور تن برازنده شوی با اسب ستم به صحنه تا
عاشقی خاطره اش تا به ابد سینه ماست قصر فردوس برین
چه خوش است زندگانی بری از نیاز باشد چه خوش است هر
خورشید بهاران زد بر گنبد مینایی گردیده جهان خرم د
فردای دیگر آمد و شد فصل نوبهار گل خنده زد ز باد ص