🔹️ 🔹️ 🔹️ "پیمان جاودانه شادی"🔹️ 🔹️ مرا عهدی‌‌است با شادی که...
🔹️
🔹️
🔹️
"پیمان جاودانه شادی"🔹️
🔹️
مرا عهدی‌‌است با شادی که شادی آنِ من باشد
مرا قولی‌ست با جانان که جانان جانِ من باشد
به خطّ خویشتن فرمان به دستم داد آن سلطان
که تا تخت است و تا بخت است او سلطانِ من باشد
اگر هوشیار اگر مستم نگیرد غیرِ او دستم
وگر من دستِ خود خستم هم او درمانِ من باشد
چه زَهره دارد اندیشه که گِرِد شهرِ من گردد؟
که قصدِ مُلکِ من دارد؟ چو او خاقانِ من باشد
نبیند روی من زردی به اقبالِ لب لعلش
بمیرد پیش من رستم چو او دستانِ من باشد
بدرَّم زَهرهٔ زُهره خراشم ماه را چهره
برم از آسمان مُهره چو او کیوان من باشد
بدرَّم جبهٔ مه را بریزم ساغرِ شه را
وگر خواهند تاوانم هم او تاوانِ من باشد
چراغ چرخ گردونم چو اجری خوارِ خورشیدم
امیر گوی و چوگانم چو دل میدانِ من باشد
منم مصر و شکرخانه چو یوسف در برم گیرد
چه جویم ملک کنعان را؟ چو او کنعانِ من باشد
زهی حاضر، زهی ناظر، زهی حافظ، زهی ناصر
زهی الزام هر منکر، چو او برهانِ من باشد
یکی جانی است در عالم که ننگش آید از صورت
بپوشد صورت انسان ولی انسانِ من باشد
سر ماه است و من مجنون مجنبانید زنجیرم
مرا هر دم سرِ مَه شد چو مه بر خوان من باشد
مولانا
🔹️
□ چگونه می توان شکوه عشق مولانا را که بدین زیبایی و جلال در کلمات زنده و فاخر او آمده است توصیف کرد، چه عظمت و سلطنت و اقتداری است در این عشق که عاشق زَهرهٔ زُهره را می درد و جُبّهٔ ماه و خورشید را قبا می کند و چرخ و فلک را در مُهره بازی شکست می دهد. در میدان دل چوگان‌باز اول است زیرا معشوقش پادشاه مقتدر عالم است و از اقبال لعل لبهای سرخ رنگ او چهره اش هیچ گاه زرد و نزار نمی شود و آن پادشاه، که گاه در صورت انسان ظاهر می‌شود، در انسان عین یعنی مردمک چشم او نشسته است.
برگرفته از کتاب "در صحبت مولانا"
به قلم حسین الهی قمشه ای
ناشر: انتشارات سخن
تصویر از Amanda Clark
#پیمان_جاودانه_شادی #در_صحبت_مولانا #انتشارات_سخن #حسین_الهی_قمشه_ای #دکتر_الهی_قمشه_ای #الهی_قمشه_ای #قمشه_ای #اینستاگرام
#The_Testament_of_Eternal_Happiness #In_the_Realm_of_Rumi #Sokhanpublication #Drelahighomshei #Elahighomshei #Ghomshei #Instagram #Official
اینستاگرام صفحه رسمی حسین الهی قمشه ای
🔹️
🔹️
"پیمان جاودانه شادی"🔹️
🔹️
مرا عهدی‌‌است با شادی که شادی آنِ من باشد
مرا قولی‌ست با جانان که جانان جانِ من باشد
به خطّ خویشتن فرمان به دستم داد آن سلطان
که تا تخت است و تا بخت است او سلطانِ من باشد
اگر هوشیار اگر مستم نگیرد غیرِ او دستم
وگر من دستِ خود خستم هم او درمانِ من باشد
چه زَهره دارد اندیشه که گِرِد شهرِ من گردد؟
که قصدِ مُلکِ من دارد؟ چو او خاقانِ من باشد
نبیند روی من زردی به اقبالِ لب لعلش
بمیرد پیش من رستم چو او دستانِ من باشد
بدرَّم زَهرهٔ زُهره خراشم ماه را چهره
برم از آسمان مُهره چو او کیوان من باشد
بدرَّم جبهٔ مه را بریزم ساغرِ شه را
وگر خواهند تاوانم هم او تاوانِ من باشد
چراغ چرخ گردونم چو اجری خوارِ خورشیدم
امیر گوی و چوگانم چو دل میدانِ من باشد
منم مصر و شکرخانه چو یوسف در برم گیرد
چه جویم ملک کنعان را؟ چو او کنعانِ من باشد
زهی حاضر، زهی ناظر، زهی حافظ، زهی ناصر
زهی الزام هر منکر، چو او برهانِ من باشد
یکی جانی است در عالم که ننگش آید از صورت
بپوشد صورت انسان ولی انسانِ من باشد
سر ماه است و من مجنون مجنبانید زنجیرم
مرا هر دم سرِ مَه شد چو مه بر خوان من باشد
مولانا
🔹️
□ چگونه می توان شکوه عشق مولانا را که بدین زیبایی و جلال در کلمات زنده و فاخر او آمده است توصیف کرد، چه عظمت و سلطنت و اقتداری است در این عشق که عاشق زَهرهٔ زُهره را می درد و جُبّهٔ ماه و خورشید را قبا می کند و چرخ و فلک را در مُهره بازی شکست می دهد. در میدان دل چوگان‌باز اول است زیرا معشوقش پادشاه مقتدر عالم است و از اقبال لعل لبهای سرخ رنگ او چهره اش هیچ گاه زرد و نزار نمی شود و آن پادشاه، که گاه در صورت انسان ظاهر می‌شود، در انسان عین یعنی مردمک چشم او نشسته است.
برگرفته از کتاب "در صحبت مولانا"
به قلم حسین الهی قمشه ای
ناشر: انتشارات سخن
تصویر از Amanda Clark
#پیمان_جاودانه_شادی #در_صحبت_مولانا #انتشارات_سخن #حسین_الهی_قمشه_ای #دکتر_الهی_قمشه_ای #الهی_قمشه_ای #قمشه_ای #اینستاگرام
#The_Testament_of_Eternal_Happiness #In_the_Realm_of_Rumi #Sokhanpublication #Drelahighomshei #Elahighomshei #Ghomshei #Instagram #Official
اینستاگرام صفحه رسمی حسین الهی قمشه ای
