بوقلمون چند از انکار تو - دیوان شمس - غزلیات - غزل 2261

بوقلمون چند از انکار تو - دیوان شمس - غزلیات - غزل 2261

بوقلمون چند از انکار تو

در کف ما چند خلد خار تو

یار تو از سر فلک واقف است

پس چه بود پیش وی اسرار تو

چند بگویی که همین بار و بس

چند از این چند از این بار تو

ای ز تو بیمار حبیب و طبیب

بسته ز ناسور تو تیمار تو

خورده می غفلت و منکر شده

بوی دهانت شده اقرار تو