کدخدایی که گمان کرده خدای ده ماست ! کدخدا نیست ، خدا نیست ،...

کدخدایی که گمان کرده خدای ده ماست کدخدا نیست ، خد
کدخدایی که گمان کرده خدای ده ماست !
کدخدا نیست ، خدا نیست ، بلای ده ماست !
روزگاریست به گوش همه خواند که خداست !
خانه اش در ده ما نیست ، جدای ده ماست !
بینوا بی خبر از حال و هوای ده ماست !
کدخدا دیر زمانیست که دیوانه شده است !
از زمانیکه به دیدار خدا رفته و در خانه شده است !
خانه را دیده خدا را نه ولی با همه بیگانه شده است !
غافل از آنکه خدا در همه جای ده ماست !
بینوا بی خبر از حال و هوای ده ماست !

شعر از محمد رضا یعقوبی

#محمد_رضا_یعقوبی