حاشا که من به موسم گل ترک می کنم من لاف عقل می زنم این کار...

حاشا که من به موسم گل ترک می کنم من لاف عقل می زن
حاشا که من به موسم گل ترک می کنم

من لاف عقل می زنم این کار کی کنم

مطرب کجاست تا همه محصول زهد و علم

در کار بانگ بربط و آو از نی کنم

از قال و قیل مدر سه حالی دلم گرفت

یک چند نیز خدمت معشوق و می کنم

کو پیک صبح تا گله های شب فر اق

با این خجسته طلعت فرخنده پی کنم

کی بود در زمانه وفا جام می بخواه

تا من حکایت جم و کاو وس و کی کنم

از نامه ی سیاه نترسم که روز حشر

با فیض و لطف او صد از این نامه طی کنم

آن جان عافیت که به حافظ سپرد یار

روز ی رخش ببینم و تسلیم و ی کنم

حافظ شیرازی

#حافظ_شیرازی