آسمان آبی عرفان من چشمان توست
آسمان آبی عرفان من چشمان توست
اختر تابندهی کیهان من چشمان توست
در حضور چشمهایت عشق معنا میشود
اولین درس دبیرستان من چشمان توست ...
در بیابانی که خورشیدش قیامت میکند
سایبانِ ظهرِ تابستانِ من چشمان توست
در غزل وقتی که از آیینه صحبت میشود
بیگمان انگیزهی پنهان من چشمان توست ...
من پر از هیچم ، پر از کفرم ، پر از شرکم ولی
نقطههای روشن ایمان من چشمان توست ...
در شبستانی که صد سودابه حیران مناند
جام راز آلودهی چشمان من، چشمان توست
باز میپرسی که دردت چیست ...؟! بنشین گوش کن؛
درد من، این درد بی درمان من چشمان توست
...
محمد سلمانی
#محمد_سلمانی