کی نامه‌ای بر حریر سپید نویسنده بنوشت تابان چوشید سرنامه گ...
کی نامه‌ای بر حریر سپید
نویسنده بنوشت تابان چوشید
سرنامه گفت از جهاندار پاک
بباید که باشیم با بیم و باک
ازو باد بر شهریار آفرین
که زیبای تاجست و تخت و نگین
به من بازگوی آنک شاه تو کیست
چه مردی و آیین و راه تو چیست
شما را به دیده درون شرم نیست
ز راه خرد مهر و آزرم نیست
سخن گوی مردی بر مافرست
جهاندیده و گرد و زیبافرست
جهانی مکن پر ز نفرین خویش
مشو بد گمان اندر آیین خویش
به تخت کیان تا نباشد نژاد
نجوید خداوند فرهنگ و داد
نگه کن بدین نامهٔ پندمند
مکن چشم و گوش و خرد را ببند
#فردوسی
نویسنده بنوشت تابان چوشید
سرنامه گفت از جهاندار پاک
بباید که باشیم با بیم و باک
ازو باد بر شهریار آفرین
که زیبای تاجست و تخت و نگین
به من بازگوی آنک شاه تو کیست
چه مردی و آیین و راه تو چیست
شما را به دیده درون شرم نیست
ز راه خرد مهر و آزرم نیست
سخن گوی مردی بر مافرست
جهاندیده و گرد و زیبافرست
جهانی مکن پر ز نفرین خویش
مشو بد گمان اندر آیین خویش
به تخت کیان تا نباشد نژاد
نجوید خداوند فرهنگ و داد
نگه کن بدین نامهٔ پندمند
مکن چشم و گوش و خرد را ببند
#فردوسی
