ثبت نام
/
ورود
گر بُرون از قفسِ خانه گُذارم پایی در نَفَس بندِ و
در نظرگاهِ تو من گر که دگراندیشم با خبر باش که...
نمیگویی و میسوزی، نمیجویی و میخواهی به باطن ت
ميگريم و مي خندم ، ديوانه چنين بايد ميسوزم و ميسا