زمین سرد است و برف آلوده و تَر

زمین سرد است و برف آلوده و تَر
زمین سرد است و برف آلوده و تَر
هوا تاریک و طوفان خشمناک است
کِشَد مانند گرگان باد،زوزه
ولی ما نیکبختان را چه باک است
کنارِ مطبخِ ارباب،آنجا
بر آن خاک اَره های نرم خفتن
چه لذت بخش و مطبوع است و آنگاه
عزیزم گفتن و جانم شنفتن
وَز آن ته مانده های سفره خوردن
وَگر آن هم نباشد،استخوانی
چه عمر راحتی،دنیای خوبی
چه ارباب عزیز و مهربانی
ولی شلاق ! این دیگر بلاییست
بلی، اما تحمل کرد باید.
درست است اینکه الحق دردناک است
ولی ارباب آخر رحمش آید
گذارد چون فروکش کرد خشمش،
که سر بر کفش و بر پایش گذاریم
شُمارد زخم هامان را و ما این،
محبت را غنیمت می شماریم.
خروشد باد و بارَد همچنان برف
زسقف کلبه ی بی روزَن شب..
شبِ طوفانیِ سردِ زمستان
زمستانِ سیاهِ مرگ،مرکَب

#مهدی_اخوان_ثالث

#عجب

#هدیه_بازوند

اینستاگرام hediyeh bazvand