بابک… رفیق… بامعرفت… آرتیست…مهربان… تو حیف بودی… خیلی حیف ش...

بابک… رفیق… بامعرفت… آرتیست…مهربان… تو حیف بودی…
بابک… رفیق… بامعرفت… آرتیست…مهربان… تو حیف بودی… خیلی حیف شدی…
هنوز صدات توی آتش و هیاهوی پلاسکو تو گوشمه وقتی فهمیدم رفتی اونجا عکاسی ، بهت زنگ زدم و التماست کردم بیای بیرون و تو می‌گفتی قیامته الهام… قیامت….
.
هنوز صدای خنده‌هات و شیطنتت با شاگردات که دخترمم جزوشون بود تو گوشمه….
.
هنوز وقتی اجرا دارم منتظرم بی‌خبر یه گوشه سالن با دوربینت ببینمت، بعد شب بارشی از عکسهای زیبات توی تلگرام بر من بباره….
..
بابک کمتر روزی از فکر و آرزوی بهبودت غافل شدم… .
خیلی حیف شد رفیق…چقدر پیامها را چک کردم بلکه بیدار شده باشی و دیده باشی…

امضای پرمهر تو ، روی قلبم تا همیشه هست مثل آخرین امضات بر پوستر نمایش #لاموزیکا در سال گذشته
رفیق، برادر، آرتیست، انسان… انسان دغدغه‌مند…..
تا دیدار
بدرود….
.
پ.ن: عکس‌ها را دخترم تو کلاس عکاسی با تو گرفته تابستان ۹۸….توی جلسه‌ی عکاسی در پارک آب و آتش…مطمئنم هیچ‌وقت اولین استادش با اون همه شور و شوقش را فراموش نمی‌کنه…
آه بابک برزویه‌ی نازنین ….
.
babakborzouyeh 🕊🥀
عصر ۲۵ مرداد ۴۰۱

اینستاگرام Elham Pavehnejad