نه اینکه حوصله ندارم اتفاقا نه زمان ندارم برای بیهوده ماند...

نه اینکه حوصله ندارم اتفاقا نه  زمان ندارم برای ب
نه اینکه حوصله ندارم! اتفاقا نه!
زمان ندارم برای بیهوده ماندن، بیهوده بودن، بیهوده زیستن، بیهوده دوست داشتن…
زمان ندارم
برای اثبات کردن زمان ندارم.

دوستی های بی معنی را نه می‌شناسم نه دیگر مثل سال‌ها قبل منتظر می‌شوم تا سلامت شود!
می بوسم و کنار می‌روم…
زمانِ آدم‌های پُر پُرسش را هم ندارم!

زمانِ اجبارها را ندارم، توضیح دادن‌ها!
زمانِ مجاب کردن‌ها را ندارم، رعایت کردن‌ها!
دلم نمی خواهد دیر یا دیرتر بفهمم که فلانی فقط بود تا سهمش را بردارد!از مَن.
اصراری نمی‌کنم و ندارم که به خدا و هزار قسم که حواسم بود! دیدم، شنیدم، بودم…
اصرار نمی‌کنم…
دلیلی برای نقاط مشترک پیدا کردن، پیدا نمی‌کنم نه اینکه برایش سعی نکنم اما معتقدم انسانِ معاصر در لایه اول زیستن حق دارد تا خودش باشَد…
بد و خوب هم ندارد.
او، اوست، فرد است و یکی.
قرار نیست برای هر نگاه و نظری توضیح دهد، بابت هر نگاه و نظری!
انسان با تمام خطاهایش ، خوبی هایش، سختی‌هایش تا جایی که در خود و خویش تعریف می‌شود و آسیبی به «دیگری» نمی‌رساند نباید به کسی و کسانی توضیح دهد!
هر نفر در تعامل اجتماعی تعریفی دارد و در تعامل با خویشتن هم تعریفی!
انسان به فهمِ جهان یک‌بار زندگی می‌کند پَس
«بآد آ بآد»
و
تمامِ سعی‌ام همین است که این باور را در خودم بسازم که دیگران «خود» هستند و من یا در کنارشان می‌نشینم یا دور تر نگاهشان می‌کنم و بی تفسیر و عریان برایم «دیگری » هستند.
«دیگری » دور یا «دیگری» نزدیک.
.
نقاشی از لیلی متین دفتری‌ست.
تمام آن چیزی که می‌گویم در آن خلاصه شده.
.
Artwork: #لیلی_متین_دفتری

اینستاگرام Saber Abar | صابر اَبَر