او به آرامی گفت “به هیچ من به هیچ فکر می کنم” گفتم “اما به ...
او به آرامی گفت: “به هیچ، من به هیچ فکر می کنم.” گفتم: “اما به هیچ چیز که نمی شود فکر کرد.” و او گفت: “چرا، می شود، من در این لحظات احساس می کنم درونم به طور کامل خالی شده است، مثل یک فرد مست و دلم می خواهد کفش ها و لباس هایم را هم درآورم و به گوشه ای پرتاب کنم_بدون هیچ باری.”
.
هاینریش بل
.
Artwork/ کیان وطن
اینستاگرام Saber Abar | صابر اَبَر
.
هاینریش بل
.
Artwork/ کیان وطن
اینستاگرام Saber Abar | صابر اَبَر