felorNazarii داستان_کوتاه مجلس میهمانی بود پیر مرد از جای...

felorNazarii  داستان_کوتاه  مجلس میهمانی بود پیر
felorNazarii
📖 #داستان_کوتاه:

مجلس میهمانی بود.....
پیر مرد از جایش برخاست تا به بیرون برود...
اما وقتی که بلند شد، عصای خویش را بر عکس بر زمین نهاد.....
و چون دسته عصا بر زمین بود
تعادل کامل نداشت...

دیگران فکر کردند که او چون پیر شده، دیگر حواس خویش را از دست داده و متوجه نیست که عصایش را بر عکس بر زمین نهاده.....

به همین خاطر صاحبخانه با حالتی که خالی از تمسخر نبود به وی گفت:
پس چرا عصایت را بر عکس گرفته ای؟!

پیر مرد آرام و متین پاسخ داد:
زیرا انتهایش خاکی است،
می خواهم فرش خانه تان خاکی نشود.....

🔺 مواظب قضاوتهایمان باشیم....
📸: عکس فلورنظری
.
#فلورنظری #قضاوت_نکنیم #زندگی #دنیا #خدا #مردم #انسانیت #دوستی #مهر .
.

❤️❤️❤️❤️حتی اگر شنیدید دوباره بخوانید انقققدر بخوانید و برای دیگران تعریف کنید تا به راحتی قضاوت نا به جا نکنید ❤️❤️❤️❤️

اینستاگرام Felor Nazari فلور نظری