یادداشت فیلم سینمایی گیجگاه بیست و یک بهمن ماه یک هزارو س...
یادداشت 🖋
فیلم سینمایی گیجگاه
بیست و یک بهمن ماه
یک هزارو سیصدو نود و نه خورشیدی
تقریبا ساعت ۳:۲۷ دقیقه ظهر عاشق شدم عاشق آقای بهرنگ علوی چقدر دوسداشتنی ترسناک بود مرا یاد ممد دشنه و خورخور در فیلم دزد عروسکها مینداخت با سبیل های تا بناگوش در رفته اش و اون ماشین آمریکایی اش و سیگار اش
چرا میگن آدما یک بار بیشتر عاشق نمیشن
به هر جهت جناب علوی خواسته و دانسته مرا به یاد تمام بدی های جهان و تمام انسان های نفرت انگیز در دنیای واقعی انداخت
هنر شما در گیج گاه فخرِ سینما بود
ساعت تقریبا به چهار بعد از ظهر سگی نرسیده بود که باز عاشق شدم
به قول آقای کیمیایی اگه اینکاره باشی باز عاشق میشی
اینبار جناب صحت گوشه ایی از قلبم را تسخیر کرد چه مومنانه التماس میکرد تا گوزنها را بازی کند آقای صحت را از فیلم بازنده دوست داشتم
دیگه روم نمیشه بگم باز عاشق شدم
به من نخندید که چه دلی دارم
یک دل و سه دلبر شایدم بیشتر
ساعت پنج عصر شده بود بعد از ظهر سگی رد شده بود بقول شهیار قنبری ساعت پنج عصر و مستیِ بی وحشت
حالا علی راد این نوجوان ورزشکار
عشق جدید من است
تبریک کودکانه به او نمی گویم
یک تبریک حرفه ایی و خوش آمدش به سینما را خبر می‌دهم
آقای تبریزی به شما و همکارانتان تبریک میگویم برای این فیلم پاکیزه و بی ادعایتان
در آخر آقای باغفر با اون ساز زدن
انگار قبل از فیلم برداری از کافه کوچینی از پیش فرهاد آمده بود
بسیار شعف دارم و مسرورم که هر چند کوتاه و کوچک اما تجربه ای بزرگ در کنار شما و در گیج گاهِ عزیز بودم
در آخر سه کدویِ نارنجی ترسناک برای روز ولنتاین آماده کرده ام که به جناب صحت و علوی و علی راد به مناسبت روز عاشقی بدهم گیج گاه برای من یک نقاشی خوش آب و رنگ هنری بود
اردیبهشت ۱۴۰۰
شاعر خرابه ها
امین نبهان آبادی
برای گیج گاه
#مسعود_کیمیایی
#گیج_گاه
#بهرنگ_علوی
#عادل_تبریزی
#امین_نبهان_آبادی
#شاعر_خرابه_ها
عکس: نوشین جعفری
طراح گریم: امید گلزاده
کارگردان: عادل تبریزی
اینستاگرام 🤍 بهرنگ | Alavi 🤍
فیلم سینمایی گیجگاه
بیست و یک بهمن ماه
یک هزارو سیصدو نود و نه خورشیدی
تقریبا ساعت ۳:۲۷ دقیقه ظهر عاشق شدم عاشق آقای بهرنگ علوی چقدر دوسداشتنی ترسناک بود مرا یاد ممد دشنه و خورخور در فیلم دزد عروسکها مینداخت با سبیل های تا بناگوش در رفته اش و اون ماشین آمریکایی اش و سیگار اش
چرا میگن آدما یک بار بیشتر عاشق نمیشن
به هر جهت جناب علوی خواسته و دانسته مرا به یاد تمام بدی های جهان و تمام انسان های نفرت انگیز در دنیای واقعی انداخت
هنر شما در گیج گاه فخرِ سینما بود
ساعت تقریبا به چهار بعد از ظهر سگی نرسیده بود که باز عاشق شدم
به قول آقای کیمیایی اگه اینکاره باشی باز عاشق میشی
اینبار جناب صحت گوشه ایی از قلبم را تسخیر کرد چه مومنانه التماس میکرد تا گوزنها را بازی کند آقای صحت را از فیلم بازنده دوست داشتم
دیگه روم نمیشه بگم باز عاشق شدم
به من نخندید که چه دلی دارم
یک دل و سه دلبر شایدم بیشتر
ساعت پنج عصر شده بود بعد از ظهر سگی رد شده بود بقول شهیار قنبری ساعت پنج عصر و مستیِ بی وحشت
حالا علی راد این نوجوان ورزشکار
عشق جدید من است
تبریک کودکانه به او نمی گویم
یک تبریک حرفه ایی و خوش آمدش به سینما را خبر می‌دهم
آقای تبریزی به شما و همکارانتان تبریک میگویم برای این فیلم پاکیزه و بی ادعایتان
در آخر آقای باغفر با اون ساز زدن
انگار قبل از فیلم برداری از کافه کوچینی از پیش فرهاد آمده بود
بسیار شعف دارم و مسرورم که هر چند کوتاه و کوچک اما تجربه ای بزرگ در کنار شما و در گیج گاهِ عزیز بودم
در آخر سه کدویِ نارنجی ترسناک برای روز ولنتاین آماده کرده ام که به جناب صحت و علوی و علی راد به مناسبت روز عاشقی بدهم گیج گاه برای من یک نقاشی خوش آب و رنگ هنری بود
اردیبهشت ۱۴۰۰
شاعر خرابه ها
امین نبهان آبادی
برای گیج گاه
#مسعود_کیمیایی
#گیج_گاه
#بهرنگ_علوی
#عادل_تبریزی
#امین_نبهان_آبادی
#شاعر_خرابه_ها
عکس: نوشین جعفری
طراح گریم: امید گلزاده
کارگردان: عادل تبریزی
اینستاگرام 🤍 بهرنگ | Alavi 🤍
