. #لطفاً_کپشن_بخوانیم . آدمهایی که بهجزبرای کارگشت و گذ...
.
#لطفاً_کپشن_بخوانیم .
آدمهایی که بهجزبرای کارگشت و گذار و اصطلاحاً کافهگردی را دوست دارند قطعاً برایشان این دوران بسیار سختتر از کسی مثل من که خیلی آدم بیرون از خانه نبوده و نیستم، میگذرد.
اما امشب نتوانستم از نوشتن این پست خودداری کنم به ویژه وقتی صبح استوری رفیق و همکار قدیمیم نوری عزیز را دیدم ( عکس، اسکرین شات از استوری اوست که ترانهای میخواند و انگار اشکهای دلتنگی ما بر شیشه میریزد).
.
دلگیرم... دلتنگم... برای تمام سالهایی که با هزار امید و آرزو به این ساختمان نگاه میکردم و آرزوی قدم گذاشتن بر صحنههایش را داشتم...
خانهی پدری من، کوچه پشتی اینجا بود. روز مصاحبه برای دانشگاه، وقتی اساتیدم( آقای خسروی، آقای زنجانپور و دکتر صادقی) برگه مشخصاتم را قبل شروع سؤالها خواندند متفق القول با خنده گفتند : تو واقعاً بچهی تأتری!
شوخی هوشمندانه و دلچسبی که شاید زهرِ اضطراب را بسیار کم کرد...
از اون روز تا امروز دقیقاً سی سال گذشته و من همیشه خودم را بچهی تأتر دانستهو هر سالن دیگری همکه اجرا رفتم باز اینجا برایم خانه دوم بود.
دخترم از شش ماهگی در نمازخانه اینجا به کمک عزیزی نگهداری میشد تا من به تمرین و اجرا برسم...
سعی کردم با شهرت در تصویر، جایگاه و خانه و خانوادهم را هرگز فراموش نکنم... و
این قصه میتواند داستان بسیاری از افراد خانوادهی تاتری من باشد.
این دو سه روز که در هیچ آمار و ارقامی هیچ اهل هنری( در هر رشته) را در #مشاغل_متضرر این دوران به حساب نیاوردند بیش از پیش دلم برای تکتک این خانواده چنگ خورد اما الان روی سخنم برای خانواده تاتریم هست.
ما خانوادهی تأتر همیشه مظلوم بودیم. همیشه تحت فشار و با سیلی روی سرخ، نگه داشتیم تا کاری بر صحنه زنده شود. این سالهای اخیر هم که به لطف قطع حمایت مالی،وابسته به سرمایهگذاری که بیاید و از سر لطف با هزار دستور برای اجرایی کمک کند.
حالا به حساب نیامدیم!
حالا دیده نمیشویم!
حالا کسی به هویت ما برای پُزِفرهنگی احتیاج ندارد!
حالا هیچکس فکر نمیکند سالنهای خاموش و خالی محل روزی چند صد نفر بوده وهست!
حالا بازبرای کمشدن فشارمسئولیتشان از این خانواده میخواهندکه از #سلبریتی با درآمدهای میلیاردی جهان عقب نمانندو باز یادمان بیاورند که باید لب بگزیم و صورت سرخ نگه داریم!
این حالاها بسیار هست.
از خانوادهی #تأتر م میخواهم در هر صنفی که هستند برای توجه به حق قانونیمان زیر این پست
«نشانِ خانواده»را ثبت کنند🎭
شاید مسئولان
باورکنند ماهستیم!
ما نفس میکشیم!
.
#الهام_پاوه_نژاد
#صحنه_خانه_من_است 🎭♥️🎭
اینستاگرام Elham Pavehnejad
#لطفاً_کپشن_بخوانیم .
آدمهایی که بهجزبرای کارگشت و گذار و اصطلاحاً کافهگردی را دوست دارند قطعاً برایشان این دوران بسیار سختتر از کسی مثل من که خیلی آدم بیرون از خانه نبوده و نیستم، میگذرد.
اما امشب نتوانستم از نوشتن این پست خودداری کنم به ویژه وقتی صبح استوری رفیق و همکار قدیمیم نوری عزیز را دیدم ( عکس، اسکرین شات از استوری اوست که ترانهای میخواند و انگار اشکهای دلتنگی ما بر شیشه میریزد).
.
دلگیرم... دلتنگم... برای تمام سالهایی که با هزار امید و آرزو به این ساختمان نگاه میکردم و آرزوی قدم گذاشتن بر صحنههایش را داشتم...
خانهی پدری من، کوچه پشتی اینجا بود. روز مصاحبه برای دانشگاه، وقتی اساتیدم( آقای خسروی، آقای زنجانپور و دکتر صادقی) برگه مشخصاتم را قبل شروع سؤالها خواندند متفق القول با خنده گفتند : تو واقعاً بچهی تأتری!
شوخی هوشمندانه و دلچسبی که شاید زهرِ اضطراب را بسیار کم کرد...
از اون روز تا امروز دقیقاً سی سال گذشته و من همیشه خودم را بچهی تأتر دانستهو هر سالن دیگری همکه اجرا رفتم باز اینجا برایم خانه دوم بود.
دخترم از شش ماهگی در نمازخانه اینجا به کمک عزیزی نگهداری میشد تا من به تمرین و اجرا برسم...
سعی کردم با شهرت در تصویر، جایگاه و خانه و خانوادهم را هرگز فراموش نکنم... و
این قصه میتواند داستان بسیاری از افراد خانوادهی تاتری من باشد.
این دو سه روز که در هیچ آمار و ارقامی هیچ اهل هنری( در هر رشته) را در #مشاغل_متضرر این دوران به حساب نیاوردند بیش از پیش دلم برای تکتک این خانواده چنگ خورد اما الان روی سخنم برای خانواده تاتریم هست.
ما خانوادهی تأتر همیشه مظلوم بودیم. همیشه تحت فشار و با سیلی روی سرخ، نگه داشتیم تا کاری بر صحنه زنده شود. این سالهای اخیر هم که به لطف قطع حمایت مالی،وابسته به سرمایهگذاری که بیاید و از سر لطف با هزار دستور برای اجرایی کمک کند.
حالا به حساب نیامدیم!
حالا دیده نمیشویم!
حالا کسی به هویت ما برای پُزِفرهنگی احتیاج ندارد!
حالا هیچکس فکر نمیکند سالنهای خاموش و خالی محل روزی چند صد نفر بوده وهست!
حالا بازبرای کمشدن فشارمسئولیتشان از این خانواده میخواهندکه از #سلبریتی با درآمدهای میلیاردی جهان عقب نمانندو باز یادمان بیاورند که باید لب بگزیم و صورت سرخ نگه داریم!
این حالاها بسیار هست.
از خانوادهی #تأتر م میخواهم در هر صنفی که هستند برای توجه به حق قانونیمان زیر این پست
«نشانِ خانواده»را ثبت کنند🎭
شاید مسئولان
باورکنند ماهستیم!
ما نفس میکشیم!
.
#الهام_پاوه_نژاد
#صحنه_خانه_من_است 🎭♥️🎭
اینستاگرام Elham Pavehnejad