🔹 🔹 "پوریای ولی - بخش دوم" 🔹 🔹 اما ماجرای رسیدن پوریا به په...

🔹
🔹
🔹 "پوریای ولی - بخش دوم"
🔹
🔹 اما ماجرای رسیدن پوریا به پهلوانی عالم دل خود زیباترین شعر زندگی اوست و آن ماجرا به اختصار چنین است که:
پوریا پهلوانی بی نظیر بود و هر کجا می رفت پهلوانان محل را به مسابقه می خواند و پشت همه را به خاک می رساند تا روزی قرار شد که با پهلوان دربار سلطان وقت دست و پنجه نرم کند. روز قبل از مسابقه مجلسی ترتیب دادند تا دو پهلوان با هم آشنا شوند و یکدیگر را بسنجند و به طور اجمال از قدرت و مهارت یکدیگر در کشتی آگاه شوند.
در آن مجلس پوریا دریافت که بر حریف کاملاً مسلط است و حریف نیز دریافت که پوریا را حریف نیست. شب هنگام پهلوان سلطان با مادر به درد دل نشست که این پهلوان تازه جای مرا خواهد گرفت و من شغل و روزی خود از کف خواهم داد. آیا تو می توانی تدبیری بیندیشی که پهلوان از مسابقه منصرف شود؟
مادر گفت: کاری صعب است اما شاید بتوانم در دل مادرش نفوذ کنم و رحمی در دل او بیفکنم که پسر را به حفظ آبرو و شغل و روزی تو ترغیب و تشویق کند. پس بی درنگ نزد مادر پوریا آمد و حال و روزو اضطراب و نگرانی پسرش را با او درمیان گذاشت که پسر من چندین سال است که در دربار سلطان مقام پهلوانی دارد و اینک نیک می داند که حریف فرزند تو نیست و او و همسر و فرزندانش همه در هول و هراسند که از این شکست چه پیش خواهد آمد. این بگفت و برفت.
پس مادر پوریا فرزند را فراخواند و گفت ...
🔹
🔹 برگرفته از کتاب "کیمیا – 4"
به قلم حسین الهی قمشه‌ای
🔹
🔹
#پوریای_ولی #کیمیا4 #الهی_قمشه_ای #اینستاگرام
#DrElahiGhomshei #Pourya_ye_Vali #Instagram #Official

اینستاگرام صفحه رسمی حسین الهی قمشه ای