عاشقی را بلدم..
عاشقی را بلدم..
شمع تاریکی ویرانه شدن را بلدم
شعله بر دامن پروانه شدن را بلدم
شعر من تشنه ی گیسوی پر از موج تو شد
با سر انگشت غزل شانه شدن را بلدم
تشنه ی جرعه ای از جام می لعل توام
همدم ساغر و پیمانه شدن را بلدم
“من ملک هستم وفردوس برین جای منست”
رمز بوییدن و مستانه شدن را بلدم
با تو لیلایم و همراز دل مجنونم
شیوه ی عاشق ِ دیوانه شدن را بلدم
نَرَوی دور تر از باغ انار دل من
تو که باشی بخدا دانه شدن را بلدم
“سرو ” نقاشی باغِ هنر سهرابم
“ناز” کم کن ؛شب کاشانه شدن را بلدم
سروناز_زندیه................. http://khsh7070.blogfa.com/
شمع تاریکی ویرانه شدن را بلدم
شعله بر دامن پروانه شدن را بلدم
شعر من تشنه ی گیسوی پر از موج تو شد
با سر انگشت غزل شانه شدن را بلدم
تشنه ی جرعه ای از جام می لعل توام
همدم ساغر و پیمانه شدن را بلدم
“من ملک هستم وفردوس برین جای منست”
رمز بوییدن و مستانه شدن را بلدم
با تو لیلایم و همراز دل مجنونم
شیوه ی عاشق ِ دیوانه شدن را بلدم
نَرَوی دور تر از باغ انار دل من
تو که باشی بخدا دانه شدن را بلدم
“سرو ” نقاشی باغِ هنر سهرابم
“ناز” کم کن ؛شب کاشانه شدن را بلدم
سروناز_زندیه................. http://khsh7070.blogfa.com/