با دلم بر بومِ نقاشی کبوتر میکشم …از بلندای خیال
با دلم بر بومِ نقاشی کبوتر میکشم …
از بلندای خیالم سویِ تو پَر میکشم …
من قلم را از سَرِ دلدادگی برداشتم
قلبها را از “کمال المُلک” بهتر میکشم …
میچشم از چشمهایت مَستیِ بیباده را
چون بهچَشمت آمدم مِی را به ساغَر میکشم …
.
هر چه خَطِ فاصله بینِ “من”و”تو” هست را
پاک خواهم کرد و یک دنیای دیگر میکشم …
خستهام از بَسکه “رفتن” را تصور کردهام
سایهات را وقتِ “برگشتن” بر این در میکشم …
انتخابت کردهام معشوقهی قاجاریام
اختیاری نیست دیگر…قهوه را سَر میکشم
#محمد_بزاز
از بلندای خیالم سویِ تو پَر میکشم …
من قلم را از سَرِ دلدادگی برداشتم
قلبها را از “کمال المُلک” بهتر میکشم …
میچشم از چشمهایت مَستیِ بیباده را
چون بهچَشمت آمدم مِی را به ساغَر میکشم …
.
هر چه خَطِ فاصله بینِ “من”و”تو” هست را
پاک خواهم کرد و یک دنیای دیگر میکشم …
خستهام از بَسکه “رفتن” را تصور کردهام
سایهات را وقتِ “برگشتن” بر این در میکشم …
انتخابت کردهام معشوقهی قاجاریام
اختیاری نیست دیگر…قهوه را سَر میکشم
#محمد_بزاز