ای چشم، چشمه باش به پای درختها جاری بشو ! ببا...

ای چشم، چشمه باش به پای درختها جاری بشو ببار برای
ای چشم، چشمه باش به پای درختها

جاری بشو ! ببار ! برای درختها

در پیچ وتاب دود ،انگار قلب من،

آتش گرفته است به جای درختها!

باور کنید تیره دلان چوب دار نیست،

این شاخ سبز ،دست رهای درختها!

این حمله های وحشی تیشه به ریشه چیست؟!

داس و تبر نبود سزای درختها!

نعش نهال مرده ،شهید جوان به خاک،

افتاده است و های های درختها...

گنجشک داغدیده ی بی آشیان برو!

با آسمان بگو ز دعای درختها...

از او بپرس: ظلم به مظلوم تا به کی؟

تا کی سکوت و صبر خدای درختها؟

گویی دگر به گوش خدا هم نمی رسد

آه این صدای سبز صدای درختها...

آه این صدای سبز صدای درختها...

شعراز : ساناز رئوف

#ساناز_رئوف