خواب دیدم قیامت شده است هر قومی را داخل چاله‌‏...

خواب دیدم قیامت شده است هر قومی را داخل چاله‌‏ای عظیم انداخته و بر سر هر چاله نگهبانانی گرز به دست گمارده بودند الا چاله‌ی ایرانیان خود را به عبید زاکانی رساندم و پرسیدم: «عبید این چه حکایت است که بر ما اعتماد کرده نگهبان نگمارده‌‏اند؟» گفت: «می‌دانند که به خود چنان مشغول شویم که ندانیم در چاهیم یا چاله.» خواستم بپرسم: «اگر باشد در میان ما کسی که بداند و عزم بالا رفتن کند...» نپرسیده گفت: گر کسی از ما، فیلش یاد هندوستان کند خود بهتر از هر نگهبانی پايش کشیم و به تهِ چاله باز گردانیم! عبید زاکانی #عبید_زاکانی