برو ای بی وفا‌ تو پشتم رها کن نه سوزانم دیگر ت...

برو ای بی وفا‌ تو پشتم رها کن نه سوزانم دیگر ترس
برو ای بی وفا‌ تو پشتم رها کن
نه سوزانم دیگر ترس از خدا کن

به مکتب خوانده ئی درس محبت
نه رنجانم دیگر بر من وفا کن

دلم از دست این دنیا گرفته است
کمی مرحم براین درد بی دوا کن

جهانم سرد است من تنهای تنها
بزن آتش بر من شعله ئی بر پاکن

بسوزان هرگهی از درد هجران
بیا هردم بسوزانم مرا تباه کن

بر این ظلمت سرا جای مانیست
بکن قبری بر من مرا آن جارها کن

تباه کردی مرا در عین جوانی
بگیر راحت بساز دردم دوا کن

من که جز تو کسی دیگری ندارم
سر قبرم آمدید یک کمی دعا کن

من که چیزی ندیدم بجز جفایت
شوم خاکم بسر توهم صبر خداکن

تو رفیق نیمه راه بودی همیشه
این درد غم بستان مرا رها کن

دیگر بر من آرزو میر تمام است
فقط خواهم توهم گاهی دعا کن

میرزاده

#میرزاده_عشقی