قصه ی عشق ترا با خط زر باید نوشت راز چشمان ترا با اشک تر ...

قصه ی عشق ترا با خط زر باید نوشت راز چشمان ترا با اشک تر باید نوشت صحبت شیرین ان شبهای سرمستی و لطف از سر مهر و وفا همچون شکر باید نوشت مینوازد ساز دل اهنگ روح افزای جان یک ترانه بهران پر شور و شر باید نوشت رفته ای و خاطراتت مانده در این خلوتم چند از چشمان خشکیده بدر باید نوشت شمع با من قصه ها می گفت با چشمان تر اخر از پروانه ی بی بال و پر باید نوشت شور شیرین و پریشان حالی فرهاد را گر چه شیرینند اما مختصر باید نوشت چشم شهلای تو هم رنگ عسل باشد ولی شهد لبهای ترا چون نیشکر باید نوشت چون به شعر شاعران هستی تو اهوی خیال داستانت را به هر کوه و کمر باید نوشت گر چه مجنون نیستم لیکن چو او اواره ام زین خراباتی مست و در بدر باید نوشت . کرمان 17 / 2 / 1396 بهاء الدین دانشور علوی