#آتش_دل حرف غم دل چو به آتش زدم آتش غم بر دل آتش زدم تا ...
#آتش_دل
حرف غم دل چو به آتش زدم
آتش غم بر دل آتش زدم
تا که شنید آتش از احوال من
سوخت و گریان شد از این حال من
گفت که هر سوختنی از من است
سوزش هر دل همه کار من است
شعله شمعم به شب شاعران
شمع زیارت به کف زائران
هورزمن نور بگیرد بسی
آتش عشقم به دل هر کسی
گر که بیفتم به دل بیشه ای
خشک وتَرش برکنم ازریشه ای
قعر جهنم همه از من نشان
شعله سوزانِ در آتشفشان
سرخی آتشکده بنگر، منم
شَعشَعه آذر و اَخگر منم
سرخی کوره همه از روی من
آهن تفتیده ز نیروی من
با همه این حال.که دیدم ترا
شرح پریشانی و وصف ترا
سوخت دلم زین همه افسردگی
درد وغم ومحنت و آزردگی
محمود افهمی
#محمود_افهمی
حرف غم دل چو به آتش زدم
آتش غم بر دل آتش زدم
تا که شنید آتش از احوال من
سوخت و گریان شد از این حال من
گفت که هر سوختنی از من است
سوزش هر دل همه کار من است
شعله شمعم به شب شاعران
شمع زیارت به کف زائران
هورزمن نور بگیرد بسی
آتش عشقم به دل هر کسی
گر که بیفتم به دل بیشه ای
خشک وتَرش برکنم ازریشه ای
قعر جهنم همه از من نشان
شعله سوزانِ در آتشفشان
سرخی آتشکده بنگر، منم
شَعشَعه آذر و اَخگر منم
سرخی کوره همه از روی من
آهن تفتیده ز نیروی من
با همه این حال.که دیدم ترا
شرح پریشانی و وصف ترا
سوخت دلم زین همه افسردگی
درد وغم ومحنت و آزردگی
محمود افهمی
#محمود_افهمی
