زندگینامه بیل گیتس؛ بنیانگذار مایکروسافت
بیل گیتس (Bill Gates)، کارآفرین، بزرگترین شرکت نرم افزاری در جهان، مایکروسافت (Microsoft) را همراه با پُل آلن (Paul Allen) تاسیس کرد و متعاقبا تبدیل به یکی از ثروتمندترین مردان جهان شد.
بیل گیتس کیست؟
کارآفرین و صاحب کسب و کار بیل گیتس، و شریک تجاریش پل آلن، بزرگترین شرکت نرم افزاری جهان، مایکروسافت را از طریق نوآوری ها در فناوری، استراتژی کسب و کار هوشمندانه و راهکارهای تجاری تهاجمی، بنا کرده اند. در این روند، گیتس تبدیل به یکی از ثروتمندترین مردان جهان شد. در فوریه 2014، گیتس اعلام کرد که او برای تمرکز بر کار در بنیاد خیریهاش، بنیاد بیل و ملیندا گیتس (Bill and Melinda Gates Foundation) به عنوان رئیس مایکروسافت از شغلش استعفا داده است.
شروع زندگی
بیل گیتس با نام ویلیام هنری گیتس سوم (William Henry Gates III) در 28 اکتبر 1955 در سیاتل واشنگتن به دنیا آمد. بیل گیتس همراه با خواهر بزرگترش کریستین (Kristianne) و خواهر جوانتر لیبی (Libby)، در خانوادهای تحصیل کرده از طبقه متوسط پرورش یافت. پدرش، ویلیام اچ گیتس (William H. Gates Sr)، یک دانشجوی حقوق آیندهدار، اگرچه تا حدی خجالتی بود با همسر آینده خود، مری ماکسول ملاقات کرد. او یک دانشجوی ورزشکار و اجتماعی در دانشگاه واشنگتن بود که به طور فعال در امور دانشجویی و رهبری مشغول به فعالیت بود.
فضای خانوادگی گیتس گرم و صمیمانه بود و هر سه فرزند تشویق میشدند که اهل رقابت باشند و برای تعالی تلاش کنند. بیل زمانی که بازی های ورزشی خانوادگی را در خانه تابستانیشان در Puget Sound هماهنگ کرد، علائم اولیه از رقابت را نشان داد. او همچنین از بازیهای روی تخته (به ریسک کردن علاقه داشت) لذت میبرد و در انحصار برتری داشت.
بیل رابطه بسیار نزدیکی با مادرش مری داشت که پس از کار کوتاه مدتی به عنوان یک معلم، وقت خود را برای کمک به بزرگ کردن فرزندان و کار در امور جتماعی و با موسسات خیریه اختصاص داده بود. او همچنین در چندین هیئت مدیره شرکت، از جمله اولین بانک بین المللی ایالت سیاتل (که توسط پدربزرگش تاسیس شده)، United Way و IBM کار کرده است. او اغلب وقتی که در مدرسهها و سازمان های اجتماعی داوطلب میشد، بیل را به همراه خود میبُرد.
تحصیلات بیل گیتس
بیل درکودکی یک کتاب خوان حریص بود و ساعتهای زیادی را صرف مطالعه کتابهای مرجع مانند دانشنامه میکرد. در حدود 11 یا 12 سالگی، پدر و مادر بیل شروع به نگرانی در مورد رفتار او کردند. او در مدرسه خوب بود، اما به نظر می رسید که کمحوصله و گوشهگیر است و والدینش نگران بودند که او ممکن است علاقهمند به تنهایی باشد.
اگرچه آنها اعتقادات قوی در آموزش عمومی داشتند، هنگامی که بیل 13 ساله شد، پدر و مادرش او را در مدرسه ی مقدماتی گرانقیمت سیاتل (Lakeside School) ثبت نام کردند. او تقریبا در تمام دروس خوب بود، در ریاضیات و علوم عالی بود و در درام و انگلیسی نیز خیلی خوب.
در دوران حضور در مدرسه Lakeside، یک شرکت کامپیوتری در سیاتل پیشنهاد داد تا زمانی را برای فراگیری کامپیوتر برای دانشآموزان تدارک ببینند. باشگاه مادر، درآمد حاصل از فروش اجناس دسته دوم مدرسه را صرف خرید یک ترمینال تله تیپ برای استفاده دانش آموزان کرد. بیل گیتس با دیدن آنچه که یک کامپیوتر می تواند انجام دهد، مدهوش شد و بیشتر وقت خود را صرف کار بر روی ترمینال کرد. او یک برنامه کامپیوتری تیک-تاک-تو را با زبان کامپیوتری BASIC نوشت که کاربران را قادر می ساخت تا با کامپیوتر بازی کنند.
گیتس در سال 1973 از Lakeside فارغ التحصیل شد. او در آزمون SAT کالج، نمره 1590 از 1600 را به دست آورد. یک شاهکار دستاوردهای فکری که او برای چندین سال در زمان معرفی خود به افراد جدید، آن را به رخ میکشید.
آیا بیل گیتس به کالج رفت؟
گیتس در پاییز سال 1973 در دانشگاه هاروارد ثبت نام کرد و در ابتدا به یک شغل در زمینه حقوق فکر میکرد. گیتس در سال 1975 از کالج انصراف داد و به همراه شریکش، پل آلن به دنبال کسب و کار خود، مایکروسافت رفت و با این کار پدر و مادر خود را بسیار ناامید کرد.
گیتس بیشتر وقت خود را در آزمایشگاه کامپیوتر صرف کلاس میکرد تا در کلاس. او واقعا یک رژیم مطالعه نداشت؛ چند ساعت میخوابید، برای امتحان به سرعت آماده میشد و نمره قابل قبولی میگرفت.
جلسه و همکاری با پل آلن
گیتس در دبیرستان Lakeside، با پل آلن که دوسال از او بزرگتر بود، ملاقات کرد، . این دو به سرعت با هم دوست شدند و با اینکه افراد بسیار متفاوتی بودند، بر سر اشتیاق مشترکشان به کامپیوتر با هم بسیار نزدیک شدند. آلن بیشتر درونگرا و خجالتی بود. بیل چابک و گاهی جنگجو بود.
صرف نظر از تفاوت هایشان، آلن و گیتس بیشتر وقت آزاد خود را صرف کار بر روی برنامه ها میکردند. گاهی اوقات، با هم اختلاف نظر پیدا میکردند و در مورد اینکه چه کسی حق دارد یا چه کسی باید آزمایشگاه کامپیوتر را اداره کند، با هم مشاجره میکردند. در یک مورد، دعوای آنها تا جایی بالا گرفت که آلن، گیتس را از ورود به آزمایشگاه کامپیوتر منع کرد.
در یک مورد، گیتس و آلن مجوزهای کامپیوتر مدرسه خود را برای سوء استفاده از اختلال نرم افزاری لغو کردند تا زمان رایگان برای استفاده از کامپیوتر شرکتی که که کامپیوترها را فراهم میکرد، بدست آورند. پس از آزادی مشروط، آنها اجازه یافتند تا به آزمایشگاه کامپیوتر بازگردند و در آن زمان بود که آنها پیشنهاد دادندکه برنامه را اشکالزدایی کنند. در طی این مدت، گیتس یک برنامه حقوق و دستمزد برای شرکت کامپیوتری که پسرها آن را هک کرده بودند و یک برنامه زمانبندی برای مدرسه را توسعه داد.
در سال 1970، در 15 سالگی، بیل گیتس و پل آلن با یکدیگر به کسب و کار پرداختند و برنامه Traf-o-Data را توسعه دادند؛ یک برنامه ی کامپیوتری که الگوهای ترافیکی در سیاتل را نظارت میکرد. آنها برای تلاش خود 20 هزار دلار تور کردند. گیتس و آلن می خواستند شرکت خود را برپا کنند، اما پدر و مادر گیتس می خواستند او مدرسه را به پایان برساند و به کالج برود، جایی که آنها امیدوار بودند او در آن برای تبدیل شدن به یک وکیل تلاش کند.
آلن به دانشگاه ایالتی واشنگتن و گیتس به هاروارد رفت، هرچند با هم در تماس بودند. پس از حضور در کالج به مدت دو سال، آلن انصراف داد و به بوستون، ماساچوست رفت تا برای هانیول (Honeywell) کار کند. در همین دوران بود که او یک نسخه از مجله ی Popular Electronics را که شامل یک مقاله در مورد کیت مینی-کامپیوتر 8800 Altair بود به گیتس نشان داد. هر دو مرد جوان مجذوب امکاناتی که این رایانه می توانست در جهان رایانه شخصی ایجاد کند، شدند.
Altair توسط یک شرکت کوچک در آلباکرک، نیومکزیکو ساخته شده بود. شرکتی به نام ابزارهای کوچک و سیستمهای اندازهگیری از راه دور (MITS). گیتس و آلن با این شرکت ارتباط برقرار کردند و اعلام کردند که در حال کار بر روی یک برنامه نرم افزاری BASIC هستند که میتواند با کامپیوتر Altair را کار کند. در حقیقت، آنها کامپیوتر Altair برای کار کردن با آن و یا کدی برای اجرا نداشتند. اما می خواستند بدانند که آیا MITS علاقمند هست که کسی چنین نرم افزاری را توسعه دهد.
MITS علاقهمند بود و رییس آن، اد رابرتز، پسران را برای مصاحبه فراخواند. گیتس و آلن شروع به کار کردند و دو ماه بعدی را برای نوشتن برنامه BASIC در آزمایشگاه کامپیوتر هاروارد صرف کردند. آلن برای آزمایش برنامهای که هرگز آن را بر روی یک کامپیوتر آلتایر آزمایش نکرده بود، به آلباکرک سفر کرد تا آن را در شرکت MITS تست کند. برنامه به خوبی کار کرد، آلن در MITS استخدام شد و گیتس خیلی زود هاروارد را ترک کرد تا با او کار کند. آنها همراه با هم، مایکروسافت را تاسیس کردند.
پل آلن تا سال 1983 که بیماری هوچکین (Hodgkin) در وی تشخیص داده شد، با مایکروسافت همراه بود. اگرچه سرطان او تا سال پس از آن در اثر درمان شدید به بهبودی رسید، آلن از شرکت استعفا داد. شایعات مبنی بر اینکه چرا آلن مایکروسافت را ترک کرد، فراوان است. بعضی ها می گویند بیل گیتس او را بیرون انداخت، اما بسیاری معتقدند که آن برای آلن یک تجربه تغییر زندگی بود و او میدید که فرصت های دیگری وجود دارند که میتواند وقت خود را بر روی آنها سرمایهگذاری کند.
بیل گیتس و بنیانگذاری مایکروسافت
در سال 1975، بیل گیتس و پل آلن Micro-Soft را تأسیس کردند؛ ترکیبی از "میکرو-کامپیوتر" و "نرم افزار" (آنها یک سال بعد خط فاصله را از نام شرکت برداشتند). اولین محصول این شرکت نرم افزار BASIC ای بود که بر روی کامپیوتر Altair اجرا میشد.
در ابتدا، همه کارها به آسانی پیش نمیرفت. اگرچه برنامه نرم افزاری BASIC مایکروسافت کامپیوتر Altair، برای این شرکت سود و حق تألیف در بر داشت، اما سرانجام هزینههای کلی آنها را تأمین نمیکرد. طبق گفته های بعدی گیتز، تنها حدود 10 درصد از افرادی که از BASIC در کامپیوتر Altair استفاده می کردند، برای آن پول پرداخت کرده بودند.
نرم افزار BASIC مایکروسافت برای علاقه مندان به کامپیوتر محبوب بود. کسانی که نسخه های پیش فروش شده را دریافت کرده بودند و آنها را بازتولید و به صورت رایگان پخش می کردند. در این زمان، بسیاری از علاقه مندان به رایانه شخصی به خاطر پول به آن علاقه نداشتند. آنها احساس میکردند که راحتی بازتولید و توزیع به آنها اجازه میدهد که نرم افزار را با دوستان و علاقه مندان کامپیوتر به اشتراک بگذارند. بیل گیتس متفاوت فکر کرد. وی به توزیع این چنین نرم افزار به چشم دزدی مینگریست. به ویژه هنگامی که نرم افزاری در بر داشت که برای فروش خلق شده بود.
در فوریه سال 1976، گیتس یک نامه سرگشاده به طرفداران کامپیوتر نوشت و گفت که توزیع و استفاده از نرم افزار بدون پرداخت هزینه آن "جلوگیری از نوشته شدن نرمافزار خوب" را درپی خواهد داشت. در اصل، دزدی نرم افزار، توسعه دهندگان را از سرمایه گذاری زمان و پول برای ایجاد نرم افزار با کیفیت، دلسرد میکند. این نامه برای علاقه مندان به رایانه منفور بود، اما گیتس به اعتقاداتش وفادار ماند و زمانی که با اتهام اقدامات غیرمنصفانه در کسب و کار مواجه میشد، از تهدید شدن نوآوری به عنوان دفاع استفاده می کرد.
گیتس ارتباطی تندی با رئيس MITS، اد رابرتز داشت كه اغلب منجر به داد و فریاد متقابل میشد. گیتس مبارزهطلب، با رابرتز بر سر توسعه نرم افزار و هدایت کسب و کار وارد جنگ شد. رابرتز گیتس را لوس و نفرتانگیز میپنداشت.
در سال 1977، رابرتز MITS را به یک شرکت کامپیوتری دیگر فروخت و به جرجیا بازگشت تا به دانشکده پزشکی رفته و پزشک شود.
گیتس و آلن تنها ماندند. این دو از صاحب جدید MITS شکایت کردند تا حقوق نرم افزاری که برای Altair توسعه داده بودند را حفظ کنند. مایکروسافت نرم افزار را در فرمت های مختلف برای سایر شرکت های کامپیوتری نوشت و در اوایل سال 1979، گیتس واحد عملیات شرکت را به بلویو (Bellevue)، واشنگتن، واقع در شرق سیاتل منتقل کرد.
گیتس خوشحال بود که دوباره به خانه خود در شمال غربی اقیانوس آرام برمیگردد و خودش را وقف کار کرد. تمام 25 نفر کارکنان شرکت جوان مسئولیت های گستردهای را برای تمام جنبههای عملیاتی، توسعه محصول، توسعه کسب و کار و بازاریابی داشتند.
اگر چه شرکت شروع کارش با گامهای لرزان شروع کرد، تا سال 1979 مایکروسافت تقریبا 2.5 میلیون دلار درآمد داشت. در سن 23 سالگی، گیتس خود را به عنوان رئیس شرکت جای داد. او با توجه به تیزهوشی در توسعه نرم افزار و حس اشتیاق شدید به کسب و کار، شرکت را رهبری میکرد و خود به عنوان سخنگو نیز فعالیت میکرد. گیتس شخصا تمام خطوط کد شرکت را بازبینی و هر وقت لازم بود، شخصا آن را بازنویسی میکرد.
نرم افزار مایکروسافت برای رایانه های شخصی IBM
با رشد صنعت کامپیوتر و با شرکت هایی مانند اپل، اینتل و آی بی ام که در حال توسعه سخت افزار و تجهیزات جانبی بودند، بیل به طور پیوسته در حال جلب مشتری برای استفاده از نرم افزارهای مایکروسافت بود. او اغلب مادرش را با خود میبرد. مری بسیار مورد احترام بود و با عضویت در چند هیئت مدیره شرکت، از جمله IBM، ارتباطات خوبی داشت. از طریق مری بود که بیل گیتس با مدیر عامل شرکت IBM ملاقات کرد.
در نوامبر 1980، IBM به دنبال نرم افزارهایی بود که بر روی کامپیوتر شخصی (PC) آنها که به زودی به روانه بازار میشدند و به این ترتیب به مایکروسافت نزدیک شد. افسانهای که در این مورد وجود دارد این است که در اولین جلسه با بیل گیتس، یکی از افراد در آی بی ام، او را به عنوان دستیار اداره اشتباه گرفت و از او خواسته بود قهوه بیاورد.
گیتس بسیار جوان به نظر میرسید، اما به سرعت IBM را تحت تاثیر قرار داد و آنها را متقاعد کرد که او و شرکتش میتوانند نیازهایشان را برآورده کنند. تنها مشکل این بود که مایکروسافت سیستمعامل پایه ای را که با رایانه های جدید آی بی ام را کار کند، توسعه نداده بود.
برای اینکه کار متوقف نشود، گیتس سیستم عامل دیگری را که برای کامپیوترهای مشابه رایانه های شخصی IBM طراحی شده بود، خریداری کرد. او قراردادی را با توسعه دهنده نرم افزار امضا کرد که مجوز استفاده انحصاری و بعدها، مالکیت کامل نرمافزار را به مایکروسافت میداد. اما از موضوع معامله با آی بی ام چیزی به او نگفت.
این شرکت بعدها مایکروسافت و گیتس را متهم کرد که اطلاعات مهم را مخفی کردهاند. مایکروسافت برای نرفتن به دادگاه مبلغی پول که هرگز مقدار آن فاش نشد پرداخت کرد، اما نه گیتس و نه مایکروسافت به هیچ تخلفی اذعان نکردند.
گیتس مجبور شد که نرم افزار تازه خریداری شده را برای کار بر روی رایانه شخصی IBM تطبیق دهد. او آن را در ازای 50،000 دلار، ارائه داد. همان قیمتی که در ابتدا برای نرم افزار پرداخت کرده بود. آی بی ام میخواست که کد منبع را خریداری کند، که اطلاعات سیستم عامل را به آنها می داد.
گیتس از این کار امتناع کرد و پیشنهاد داد که IBM برای هر نسخه از نرم افزار فروخته شده همراه با رایانه، هزینه مجوز پرداخت کند. انجام این کار به مایکروسافت اجازه میداد که مجوز نرم افزاری که نام MS-DOS بر آن نهاده بود را به هر سازنده دیگر کامپیوتر بدهد. البته دیگر شرکت های کامپیوتری باید کامپیوتری شبیه کامپیوتر آیبیم تولید می کردند. کاری که آنها خیلی زود انجام دادند. مایکروسافت همچنین نرم افزاری موسوم به Softcard را منتشر کرد که بیسیک مایکروسافت را قادر میساخت در ماشینهای اپل II کار کند.
در پی توسعه نرم افزار برای IBM، بین سال های 1979 و 1981 رشد مایکروسافت به صورت انفجاری درآمد. کارکنان از 25 به 128 نفر یافت و درآمد از 2.5 به 16 میلیون دلار بالا رفت. در اواسط سال 1981، گیتس و آلن مایکروسافت را به ثبت رساندند و گیتس رئیس و فرد اول هیئت مدیره شد. آلن نیز به سمت معاون اجرایی منصوب شد.
تا سال 1983، مایکروسافت با دفاتری در بریتانیا و ژاپن کار خود را در سطح جهان گسترش داده بود. حدود 30 درصد از کامپیوترهای جهان، نرمافزار این شرکت را اجرا میکردند.
رقابت بیل گیتس با استیو جابز
اگرچه رقابت آنها افسانهای است، با این حال مایکروسافت و اپل در بسیاری از نوآوری های اولیه خود با هم شریک بودند. در سال 1981، وقتی اپل به رهبری استیو جابز اداره میشد، مایکروسافت را برای کمک به توسعه نرم افزار برای رایانه های مکینتاش دعوت کرد. برخی از توسعه دهندگان هم در توسعه برنامه برای مایکروسافت و هم توسعه برنامه های مایکروسافت برای مکینتاش شرکت داشتند. این همکاری می تواند در برخی نامهای مشترک بین سیستم های مایکروسافت و مکینتاش دیده شود.
از طریق این اشتراک دانش بود که مایکروسافت، ویندوز را توسعه داد. سیستمی که با استفاده از یک ماوس برای هدایت یک رابط گرافیکی استفاده میکرد و متن و تصاویر را روی صفحه نمایش میداد. این بسیار متفاوت از سیستم MS-DOS مبتنی بر متن و صفحه کلید بود که در آن تمام قالب بندی متن بر روی صفحه نمایش به عنوان کد نمایش داده میشد و با آنچه که در واقع چاپ میشد، متفاوت بود.
گیتس به سرعت متوجه تهدیدی که این نوع نرم افزار متوجه MS-DOS و کلیت مایکروسافت میکرد، شد. برای یک کاربر ساده که شامل اکثر مردمی میشد که کامپیوتر شخصی خریداری می کردند، استفاده از تصاویر گرافیکی نرم افزار ویزی کورپ (VisiCorp) رقیب که در سیستم مکینتاش استفاده می شد، بسیار آسان تر بود.
گیتس در یک کمپین تبلیغاتی اعلام کرد که یک مایکروسافت در حال توسعه یک سیستم عامل جدید است که از واسط گرافیکی استفاده می کند. این سیستمعامل جدید را ویندوز (Windows) نام دارد و با تمام محصولات نرم افزاری کامپیوترهای شخصی توسعه یافته برای سیستم MS-DOS سازگار خواهد بود. این اعلامیه یک بلوف بود. چون مایکروسافت چنین برنامه ی در حال توسعهای نداشت.
به عنوان یک تاکتیک بازاریابی، این کار یک نبوغ محض بود. تقریبا 30 درصد از بازار کامپیوتر از سیستم MS-DOS استفاده می کرد و این کار باعث شد تا آنها به جای تعویض سیستم خود، منتظر سیستم عامل ویندوز بمانند. بدون وجود مردمی که علاقهمند به تغییر سیستم خود باشند، توسعه دهندگان نرم افزار نیز تمایل به نوشتن برنامه برای سیستم ویزی کورپ نداشتند و این سیستم تا اوایل سال 1985 با کاهش نرخ رشد مواجه شد.
در ماه نوامبر سال 1985، تقریبا دو سال پس از این اعلام، گیتس و مایکروسافت ویندوز را روانه بازار کردند. از نظر بصری، سیستم ویندوز بسیار شبیه به سیستم مکینتاش بود که شرکت اپل کامپیوترز تقریبا دو سال پیش آن را معرفی کرده بود.
اپل پیش از آن دسترسی کامل به تکنولوژی خود را در اختیار مایکروسافت گذاشته بود. وقتی که آنها در حال کار بر روی ساخت محصولات مایکروسافت سازگار با رایانه های اپل بودند. گیتس اپل را به مجوزدار کردن نرم افزار خود توصیه کرده بود، اما آنها این توصیه ها را نادیده گرفتند و تنها علاقهمند به فروش کامپیوتر بودند.
گیتس یک بار دیگر نهایت استفاده را از شرایط کرد و یک فرمت نرم افزاری را ایجاد کرد که از نظر شکلی شبیه مکینتاش بود. اپل تهدید کرده است که شکایت میکند و مایکروسافت نیز تهدید به تلافی کرد و اعلام کرد که ارسال نرم افزار سازگار با مایکروسافت را برای کاربران مکینتاش به تاخیر خواهد انداخت.
در نهایت، مایکروسافت در دادگاه پیروز شد. آنها توانستند ثابت کنند که در حالی که شباهتهایی در نحوه عملکرد دو سیستم نرم افزاری وجود دارد، کارکرد هر یک از آنها کاملا متفاوت است.
شهرت رقابتی گیتس
با وجود موفقیت مایکروسافت، گیتس هرگز کاملا احساس امنیت نمیکرد. گیتس همیشه بار رقابت را بر روی روی شانههای خود حسی میکرد و همواره روحیهای رقابتی داشت. دستیار گیتس گزارش می دهد که وقتی در اوایل صبح فردی را خوابیده زیر یکی از میزها دید، در نظر داشت تا با پلیس و یا بخش انتظامات تماس بگیرد، تا اینکه متوجه شد که آن شخص، گیتس است.
هوش گیتس به او کمک میکرد تا تمام ابعاد صنعت نرم افزار، از توسعه محصول و استراتژیهای شرکت را ببیند. هنگام تجزیه و تحلیل هر حرکت در شرکت، او یک پروفایل از تمام موارد ممکن را توسعه میداد و با توجه به آنها حرکت میکرد و در مورد هرچیزی که ممکن بود رخ دهد، سوالاتی را میپرسید.
او انتظار داشت که همه در شرکت، تعهدی شبیه به او داشته باشند. سبک مدیریتی پرخاشگرانه او تبدیل به افسانه شد، زیرا کارکنان و ایده هایشان را برای ادامه فرآیند خلاقانه به چالش میکشید. یک ارائه دهنده نه چندان آماده برای این کار میتوانست این جمله را از گیتس بشنود: "این احمقانهترین چیزی است که تا به حال شنیدهام!"
این کار به همان اندازه که ناشی از شور و اشتیاق گیتس به شرکتش بود، آزمایشی از دقت عمل کارکنان نیز بود. او دائما بررسی می کرد تا ببیند آیا افراد دور و برش واقعا نسبت به اندیشههایشان متقاعد شدهاند.
مایکروسافت آفیس (Microsoft Office) و طرح دعوای ضدرقابتی در دادگاه
بیرون از شرکت، گیتس عنوان یک رقابتکننده ظالم مشهور بود. تعدادی از شرکت های فنآوری، به رهبری آیبیام، برای جایگزینی اماس-داس (MS-DOS) شروع به توسعه سیستم عامل خود به نام OS/2 کردند. گیتس به جای این که خود را زیر فشار حس کند، با نرم افزار ویندوز جلو رفت، عملکرد آن را بهبود بخشید و کاربردهای آن را گسترش داد.
مایکروسافت در سال 1989، مایکروسافت آفیس را معرفی کرد که برنامه های سودمند اداری مانند مایکروسافت وورد (Microsoft Word) و اکسل (Excel) را در یک سیستم که با تمام محصولات مایکروسافت سازگار بود، گرد آورده بود.
این برنامه های کاربردی به راحتی با OS / 2 سازگار نبودند. نسخه جدید مایکروسافت ویندوز تنها در دو هفته، 100000 نسخه فروش کرد و OS / 2 خیلی زود اهمیت خود را از دست داد. این باعث شد تا مایکروسافت در عرصه سیستمعاملهای ویژه کامپیوترهای شخصی صاحب یک انحصار مجازی شود. چندی پس از آن، کمیسیون تجارت فدرال شروع به تحقیق درباره اقدامات بازاریابی ناعادلانه توسط مایکروسافت کرد.
در طول دهه 1990 مایکروسافت با یک رشته تحقیقات کمیسیون تجارت فدرال و وزارت دادگستری مواجه بود. برخی از اتهامات مربوط به قراردادهای ناعادلانه بود که مایکروسافت با تولیدکنندگان کامپیوتر که سیستم عامل ویندوز را در رایانههایشان نصب کرده بودند. اتهامات دیگر شامل این بود که مایکروسافت، تولید کنندگان کامپیوتر را مجبور میکرد تا اینترنت اکسپلورر مایکروسافت را به عنوان یک شرط برای فروش سیستم عامل ویندوز همراه با کامپیوترهای خود به فروش برسانند.
در یک زمان، مایکروسافت با احتمال تجزیه دو بخش از اجزای خود مواجه شد - سیستمهای عامل و توسعه نرمافزار. مایکروسافت از خود دفاع کرد. این شرکت با یادآوری مبارزههای پیشین بیل گیتس با دزدی نرم افزاری، اعلام کرد که چنین محدودیتهایی تهدیدی برای نوآوری هستند. در نهایت، مایکروسافت توانست با دولت فدرال با توافقی برسد تا از تجزیه جلوگیری کند.
با این این همه، گیتس شیوههای نوآورانهای را برای برداشتن فشار با استفاده از آگهی های خیره کننده و نمایش های عمومی در نمایشگاههای کامپیوتری بکار بست. نمایشگاههایی که در آن ژست آقای اسپوک (Mr. Spock) فیلم پیشتازان فضا (Star Trek) را به خود میگرفت. گیتس به اداره این شرکت ادامه داد و تحقیقات فدرال در طول دهه 1990 را از سر گذراند.
ترک مایکروسافت
در سال 2000، گیتس از عملیات روزمره مایکروسافت کنارهگیری کرد و سمت مدیرعاملی را به دوست دوران کالجش استیو بالمر (Steve Ballmer,) که از سال 1980 با مایکروسافت همراه بود، سپرد. گیتس در جایگاه رئیس بخش معماری نرمافزار تکیه زد تا بتواند بر آن جنبه از کسب و کار که علاقه بیشتری به آن داشت تمرکز کند. با این وجود، او همچنان در جایگاته رئیس هیئت مدیره باقی ماند.
در سال 2006، گیتس اعلام کرد که خود را از کار تمام وقت در مایکروسافت کنارهگیری میکند تا وقت بیشتری را به بنیاد خود اختصاص دهد. آخرین روز کاری کامل او در مایکروسافت در تاریخ 27 ژوئن 2008 بود.
در ماه فوریه سال 2014، گیتس از سمت ریاست مایکروسافت استعفا داد و در جایگاه جدیدی به عنوان مشاور فناوری مشغول شد. استیو بالمر، مدیر عامل مایکروسافت که مدت زیادی در این سمت بود نیز با ساتیا نادلا (Satya Nadella) که در آن زمان 46 سال داشت، جایگزین شد.
همسر و فرزندان بیل گیتس
در سال 1987، مدیر محصول 23 ساله مایکروسافت به نام ملیندا فرنچ (Melinda French) چشم گیتس را که در آن زمان 32 ساله بود گرفت. ملیندای بسیار درخشان و سازمان یافته، یک همتای کامل برای گیتس بود. در طول زمان، رابطه آنها گرمتر شد تا جایی که دریافتند پیوندشان هم فکری و هم صمیمی است. ملیندا و بیل در 1 ژانویه 1994 در هاوایی ازدواج کردند.
پس از مرگ ناراحتکننده مادر بیل به دلیل سرطان پستان تنها چند ماه پس از عروسیشان، بیل و ملیندا گیتس در سال 1995 برای رفتن به سفر و کسب دیدگاه جدیدی در مورد زندگی و جهان به مرخصی رفتند. در سال 1996، اولین دختر آنها جنیفر (Jennifer) متولد شد. پسرشان روری (Rory) در سال 1999 متولد شد و دختر دوم، فوبی (Phoebe) نیز در سال 2002 به دنیا آمد.
دارایی شخصی بیل گیتس
در ماه مارس سال 1986، گیتس سهام مایکروسافت را با قیمت اولیه هر سهم 21 دلار به شکل عمومی عرضه کرد. این کار او را در آن زمان 31 سال داشت فورا به یک میلیونر تبدیل کرد. گیتس 45 درصد از 24/7 میلیون سهم این شرکت را در اختیار داشت که با توجه به قیمت سهام این شرکت در آن زمان، 234 میلیون دلار از مجموع 520 میلیون دلار ارزش کل مایکروسافت را در بر میگرفت.
با گذشت زمان، هم ارزش سهام و هم تعداد آنها چندین بار افزایش یافته است. در سال 1987 و زمانی که ارزش سهام شرکت به 90.75 دلار به ازای هر سهم رسید، گیتس یک میلیاردر شد . از آن پس تا کنون، گیتس در بالا و یا نزدیک به بالای فهرست سالانه 400 ثروتمندترین مردم آمریکا قرار دارد. در سال 1999 که ارزش سهام شرکت به بالاترین حد خود و تعداد سهام آن به هشت برابر تعداد سهام در اولین عرضه عمومی شرکت رسید، ثروت گیتس به چیزی بالغ بر 101 میلیارد دلار رسید.
خانه بیل گیتس
در سال 1997، گیتس و خانواده اش به یک خانه 55،000 فوت مربعی (بیش از 5000 متر مربعی)، 54 میلیون دلاری در ساحل دریاچه واشنگتن نقل مکان کردند. اگرچه این خانه به عنوان یک مرکز کسب و کار به کار میرود، گفته می شود که برای این زن و شوهر و سه فرزندشان نیز بسیار راحت است.
بنیاد بیل و ملیندا گیتس
در سال 1994 بیل و ملیندا گیتس، بنیاد ویلیام اچ. گیتس (William H. Gates Foundation) را تأسیس کردند که به حمایت از آموزش، بهداشت جهانی و سرمایهگذاری در جوامع کم درآمد در سراسر جهان اختصاص داده شده است. این سازمان همچنین به مسائل داخلی نیز میپردازد. مسائلی مانند کمک به دانش آموزان در ایالات متحده به منظور آمادگی برای رفتن به کالج.
با نفوذ ملیندا، علاقه بیل در تبدیل شدن به یک پیشرو در کارهای شهری و اجتماعی در او شدت گرفت و پا جای پای مادرش گذاشت و کارهای خیرخواهانه غولهای صنعتی آمریکایی اندرو کارنگی (Andrew Carnegie) و جان دی. راکفلر (John D. Rockefeller) را مطالعه کرد. او دریافت که وظیفه دارد بیشتر ثروت خود را به خیریه بدهد.
در سال 2000، این زن و شوهر چندین بنیاد خانوادگی را با هم ترکیب کردند و یک اعانه 28 میلیارد دلاری برای تشکیل بنیاد بیل و ملیندا گیتس ایجاد کردند. در طول چند سال پس از آن، مشارکت بیل در کارهای بنیاد بیل و ملیندا گیتس بیشتر وقت و حتی بیشتر علاقه او را به خود اختصاص داد.
گیتس از زمانی که از مایکروسافت استعفا داده است، بیشتر زمان و انرژی خود را برای کار در بنیاد بیل و ملیندا گیتس اختصاص داده است. در سال 2015، گیتس در حمایت از استانداردهای مشترک هسته ملی (برنامه ای که از سال 2010 در ایالات متحده به اجرا درآمد که مطابق آن دانشآموزان باید دروس مربوط به زبان انگلیسی، هنر و ریاضیات را فرابگیرند) در رتبه K تا 12 (از دوران کودکستان تا کلاس 12) و مدارس دارای پروانه صحبت کرد. گیتس همچنین ثابت کرد که یک کارفرمای پیشگام است. زمانی که در همین دوران، بنیاد اعلام کرد که پس از تولد یا قبول سرپرستی یک کودک از سوی کارکنانش، به آنها یک سال مرخصی با حقوق خواهد داد.
در سال 2017، این بنیاد نخستین مورد از آن چیزی که بعدها گزارش سالانه «دروازه بانان» نام گرفت را منتشر کرد. گزارش یک بازرسی از پیشرفتهایی که در چندین بخش مهم در رابطه با سلامت عمومی، از جمله مرگ و میر کودکان، سوء تغذیه و اچ آی وی ایجاد میشود. در آن زمان، گیتس بیماری های عفونی و مزمن را به عنوان دو مشکل بزرگ در سلامت عمومی که باید در دو دهه پیش رو مورد توجه قرار گیرند، در نظر داشت.
در آوریل 2018، گیتس اعلام کرد که او همراه با بنیانگذار گوگل لری پیج همکاری 12 میلیون دلار کمک مالی برای تولید یک واکسن همگانی آنفلوآنزا اختصاص داده است. وی گفت که این کمک مالی به صورت هدایای حداکثر 2 میلیون دلاری برای تلاش های فردی که "جسور و نوآورانه" باشد، با هدف آغاز کارهای بالینی تا سال 2021 اهدا خواهد شد. اگرچه بعضی از افراد این سوال را مطرح کردند که آیا 12 میلیون دلار برای دستیابی به پیشرفت قابل توجه پزشکی کافی است یا نه، برخی دیگر نیت پشت این سرمایه گذاری را ستایش کردند. این در حالی بود که گیتس اشاره کرد که کمک بیشتری نیز میتواند اهدا شود.
بیل گیتس و تحقیق درباره آلزایمر
گیتس در نوامبر 2017 اعلام کرد که 50 میلیون دلار از پول خود را در صندوق کشف زوال عقل (Dementia Discovery Fund) سرمایه گذاری خواهد کرد. او 50 میلیون دلار دیگر نیز برای سرمایهگذاری در یک استارتآپ به منظور شروع کار بر روی تحقیقات آلزایمر اختصاص داد. گفته شده است که این بیماری برای گیتس یک موضوع شخصی نیز هست. زیرا که او اثرات ویران کننده این بیماری را بر اعضای خانواده خویش دیده است.
او به CNN گفت: "هر گونه بهبودی پیشرفت بزرگی از جایی که امروز در آن هستیم، میباشد. هدف بلند مدت باید درمان کامل باشد."
ساخت شهر هوشمند در آریزونا
در سال 2017 مشخص شد که یکی از شرکتهای گیتس 80 میلیون دلار برای توسعه یک شهر هوشمند در نزدیکی فنیکس آریزونا سرمایه گذاری کرده است. شهر پیشنهادی که بلمونت (Belmont) نام دارد، با توجه به اعلام گروه سرمایهگذاری املاک شرکای بلمونت: "جامعهای با رویکرد پیشرو و همراه با ارتباطات و ستون فقرات زیرساخت که شامل فناوری پیشرفتهای است که پیرامون آن شبکههای دیجیتال با سرعت بالا، مراکز داده، فنآوریهای جدید تولیدی و مدلهای توزیع، وسایل نقلیه خودران و مراکز تدارکات خودکار قرار دارد."
از حدود 25000 هکتار زمین تعیین شده برای این شهر؛ گزارش شده است که 3800 هکتار به فضای دفاتر تجاری و خرده فروشی اختصاص خواهد یافت. 470 هکتار دیگر برای مدارس دولتی مورد استفاده قرار خواهد گرفت و در فضای باقیمانده 80 هزار واحد مسکونی ساخته خواهد شد.
جوایز
گیتس جوایز متعددی را برای کارهای خیرخواهانه دریافت کرده است. مجله تایم (Time) گیتس را یکی از تاثیرگذارترین افراد قرن بیستم خوانده است. این مجله همچنین "گیتس" و همسرش "ملیندا" را به همراه خواننده گروه راک "U2" بونو (Bono) به عنوان شخصیت سال 2005 نامگذاری کرد.
گیتس چندین دکترای افتخاری از دانشگاه های سراسر جهان دریافت کرده است. همچنین بالاترین نشان بریتانیا یعنی، مدال شوالیه امپراتوری بریتانیا از سوی ملکه الیزابت دوم در سال 2005 به او اعطا شد.
در سال 2006، گیتس و همسرش از سوی دولت مکزیک به خاطر انجام کارهای خیرخواهانه در سرتاسر جهان در زمینه بهداشتی و آموزشی برنده مدال عقاب آزتک شدند.
در سال 2016، وقتی که نام این زن و شوهر در بین دریافت کنندگان مدال ریاست جمهوری آزادی (Presidential Medal of Freedom) توسط رئیس جمهور باراک اوباما آمد، دوباره به دلیل انجام کارهای خیرخواهانه مورد توجه قرار گرفتند.
برگرفته از Biography.com