روزگار، ای بی مروّت! آسمانم را گرفتی، سایبانم را مگیر باله...

روزگار، ای بی مروّت آسمانم را گرفتی، سایبانم را م
روزگار، ای بی مروّت!

آسمانم را گرفتی، سایبانم را مگیر
بالهایم را شکستی، آشیانم را مگیر

نامی از من بر زبان جاری مکن، بگذار تا
مدتی هم در خودم باشم، نشانم را مگیر

طعنه های آشکارِ لحظه های شک و خشم
گریه ی پنهانـی و سـوز نهانـم را مگیر

وقت" نه " گفتن به نامردم، دهانم را مبند
لحظه ی آتش به پا کردن زبانم را مگیر

راحتم از بیم دشمن، فارغم از خیر دوست
دوستانم را رها کن، دشمنانم را مگیر

*
روزگار! ای بی مُروّت فتنه ی ایمان سِتان
هر چه می خواهی بگیر، امّا امانم را مگیر

سهیل محمودی

#سهیل_محمودی