نالیـــدن مهجـوران ســوز دگــری دارد

نالیـــدن مهجـوران ســوز دگــری دارد
نالیـــدن مهجـوران ســوز دگــری دارد

حرفی که زدل خیــزد بر دل اثری دارد

گوینــد نیــارد زد کس با تو می گلگون

ممکــن بود این امــا خــون جگری دارد

حال دل من میپـرس از نــاوک مژگانت

چون می گذرد بر وی از آن خبری دارد

هرجا که دلی باشد از عشق تو می نالد

این بـرق به هر خرمن گویی شـرری دارد

عشق ار نه فسون سازد گویدکه زلیخا را

یــعقــوب دل آزرده زیبـــــا پســـری دارد

پنهان نتوانم کرد این عشق و جنون دیگر

خواهـد به ظهـور آرد هر کس هنـری دارد

بنیـــاد غــم و شادی بس دیـر نمی پاید

هرصبح پی شامی هرشب سحری دارد

هین پیشۀ بد مگزین هان ریشۀ بد منشان

هر کــرده مکافـــاتی هر کِشته بــری دارد

بایست صغیــــــر انسان پوید ره حق ورنه

این جنبـــش حیـــوانی هر جانـــوری دارد


صغیر اصفهانی

#صغیر_اصفهانی