اسکندر چه بلایی سر مردمان پایتخت هخامنشی (استخر یا پارسه) آ...
اسکندر چه بلایی سر مردمان پایتخت هخامنشی (استخر یا پارسه) آورد؟
در زمان هخامنشی پایتخت، شهر پارسه یا به قول یونانیها (Persepolis-پرسپولیس) بود که کاخ شاهنشاهی تخت جمشید که مرکز تجمع نمایندگان و جشن و مراسم دولتی بود در آن قرار داشت. هنگامی که اسکندر مقدونی (به قول ایرانیان سده ها بعد،اسکندر گُجَستَک یعنی ملعون، نفرین شده) به ایران تاخت، شهرهای بسیاری را ویران و مردمانش را کشتار کرد که یکیشان پارسه یا اِستخر بود. اما داستان تازش و ویرانگری اسکندر در این شهر ایرانی و شکوهمند، داستانی غم آور است که برای آشنایی با جنایات اسکندر باید آن را دانست.
بنمایه این نوشته از بازخوانی تاریخ ایرانزمین دکترخنجی، صفحات 478 تا481 می‌باشد .
هنگامی که اسکندر گُجَستَک تاخت، شهر استخر از شکوهمندترین و آبادترین شهرهای جهان بود و مردم آن چندسده بود که تحت امنیت حکومت مرکزی هخامنشی می زیستند. اسکندر به یونانیان دستور داد که هرانسانی را در شهر است بکشند و همه چیز را تاراج کنند. یونانیان هر که را می دیدند چه پیر و چه جوان می کشتند و هر چه به دستشان می رسید تاراج می کردند به گونه ای که آنقدر اشیای تاراج شده بسیار بود و اینان دست از تاراج برنمی داشتند که با هم سر این غنایم دعوایشان می شد که چه کسی اینها را بردارد و برای تصاحب آن به هم شمشیر می زدند.داستان تا اینجا به پایان نمی رسد.
یونانیان به زنان و دختران ایرانیان هم دست درازی می کردند به گونه ای که مردم بچه هاشان را از پشت بام به زیر می انداختند تا دامنشان به تجاوز دشمن اهریمن خو آلوده نشود یا خانه هاشان را آتش می زدند تا خود و زن و بچه شان در آتش بسوزند و چیزی به دست دشمن متجاوز نیفتد. آنهایی هم که بهشان تجاوز شد از زن ها گرفته تا بچه ها،پس از دست درازی کشته می شدند و یونانیان آنها را زنده نمی گذاشتند.
بدتر از همه اینکه یونانیان و خود اسکندر به عنوان فرمانده آنها که خود از فرهنگ غربی(یونانی-مقدونی) آمده بودند، عادت همجنسبازی و تجاوز به پسرکان میانشان فراگیر بود. پس شوربختانه، در این جنایات ضدبشری، به پسرکان مظلوم ایرانی تجاوز می کردند به گونه ای که آنها به ناچار خود را به چاه می انداختند یا از بالا پرت می کردند تا دست مقدونی های متجاوز به آنها نرسد. مردم بی دفاع شهر پارسه در این تازش اسکندر نسل کشی شدند و زجرهای بسیاری دیدند. شهر ویران شد و مردم آن یکسره نابود شدند و جواهرات و چیزهای ارزشمندشان به یغما رفت.
اوج ددمنشی اسکندر پس از این جنایت جنگی: به گفته ی خنجی:
"[اسکندر] در نامه هایش که برای بزرگان یونان می فرستاد بر خودش می بالید که همۀ مردم استخر را کشتار کرده و یک تن را نیز زنده نگذاشته است و با این بالیدنش بیش از پیش بر بدنامیِ خویش افزود؛ و از این وحشیانه تر به آتش کشیدن کاخهای به آن شکوه و عظمت [تخت جمشید] بود."
#هخامنشیان #تخت_جمشید #پارسه #اسکندر_مقدونی
در زمان هخامنشی پایتخت، شهر پارسه یا به قول یونانیها (Persepolis-پرسپولیس) بود که کاخ شاهنشاهی تخت جمشید که مرکز تجمع نمایندگان و جشن و مراسم دولتی بود در آن قرار داشت. هنگامی که اسکندر مقدونی (به قول ایرانیان سده ها بعد،اسکندر گُجَستَک یعنی ملعون، نفرین شده) به ایران تاخت، شهرهای بسیاری را ویران و مردمانش را کشتار کرد که یکیشان پارسه یا اِستخر بود. اما داستان تازش و ویرانگری اسکندر در این شهر ایرانی و شکوهمند، داستانی غم آور است که برای آشنایی با جنایات اسکندر باید آن را دانست.
بنمایه این نوشته از بازخوانی تاریخ ایرانزمین دکترخنجی، صفحات 478 تا481 می‌باشد .
هنگامی که اسکندر گُجَستَک تاخت، شهر استخر از شکوهمندترین و آبادترین شهرهای جهان بود و مردم آن چندسده بود که تحت امنیت حکومت مرکزی هخامنشی می زیستند. اسکندر به یونانیان دستور داد که هرانسانی را در شهر است بکشند و همه چیز را تاراج کنند. یونانیان هر که را می دیدند چه پیر و چه جوان می کشتند و هر چه به دستشان می رسید تاراج می کردند به گونه ای که آنقدر اشیای تاراج شده بسیار بود و اینان دست از تاراج برنمی داشتند که با هم سر این غنایم دعوایشان می شد که چه کسی اینها را بردارد و برای تصاحب آن به هم شمشیر می زدند.داستان تا اینجا به پایان نمی رسد.
یونانیان به زنان و دختران ایرانیان هم دست درازی می کردند به گونه ای که مردم بچه هاشان را از پشت بام به زیر می انداختند تا دامنشان به تجاوز دشمن اهریمن خو آلوده نشود یا خانه هاشان را آتش می زدند تا خود و زن و بچه شان در آتش بسوزند و چیزی به دست دشمن متجاوز نیفتد. آنهایی هم که بهشان تجاوز شد از زن ها گرفته تا بچه ها،پس از دست درازی کشته می شدند و یونانیان آنها را زنده نمی گذاشتند.
بدتر از همه اینکه یونانیان و خود اسکندر به عنوان فرمانده آنها که خود از فرهنگ غربی(یونانی-مقدونی) آمده بودند، عادت همجنسبازی و تجاوز به پسرکان میانشان فراگیر بود. پس شوربختانه، در این جنایات ضدبشری، به پسرکان مظلوم ایرانی تجاوز می کردند به گونه ای که آنها به ناچار خود را به چاه می انداختند یا از بالا پرت می کردند تا دست مقدونی های متجاوز به آنها نرسد. مردم بی دفاع شهر پارسه در این تازش اسکندر نسل کشی شدند و زجرهای بسیاری دیدند. شهر ویران شد و مردم آن یکسره نابود شدند و جواهرات و چیزهای ارزشمندشان به یغما رفت.
اوج ددمنشی اسکندر پس از این جنایت جنگی: به گفته ی خنجی:
"[اسکندر] در نامه هایش که برای بزرگان یونان می فرستاد بر خودش می بالید که همۀ مردم استخر را کشتار کرده و یک تن را نیز زنده نگذاشته است و با این بالیدنش بیش از پیش بر بدنامیِ خویش افزود؛ و از این وحشیانه تر به آتش کشیدن کاخهای به آن شکوه و عظمت [تخت جمشید] بود."
#هخامنشیان #تخت_جمشید #پارسه #اسکندر_مقدونی
