بر ساحل بندر عباس از جنگل ستاره درختان سبز ابریشم

بر ساحل بندر عباس از جنگل ستاره درختان سبز ابریشم تا ساحل نجیب دل عریانی ازصبح مه گرفته ی دریای عاشقان تا مشرق طلائی زیبای بی بدیل ؛ شب را ؛ چو هر شبی دریا دوباره برده به ساحل نماز عشق جا پای این هزار دل اینک بر ماسه های بکر صبح می موجد تا پهن میشویم بر مشرق طلایی بندر به قصد عشق خورشید می رباید؛ باد عقاب چشم گل می پراکند بر موجهای عاشق بی تاب آب لطف؛ از دور دست چشم تا بی قرار موج در گرگ و میش صبح آهنگ دلگشای صخره های هرمز و قشم آوای کولیان غریب آب می زنند و باد سرد فریاد موج را در سینه های عاشق جان نور می کشد بر ماسه‌های بکر مد دلشاد و گرم و عارف آرام می نشینیم یک چشم دل به موج چشمی دگر به قایق دریا دل نرم و لطیف می گذرد بر کران آب پروانه های جان ؛ بر ماسه های ذهن؛آیینه می نویسیم: بدرود روح پاک بدرود فلات موج بدرود دشت آزاد قاسم حسن نژاد دفتر شعر دیلمان