" زیر همین آسمان و روی همین خاک " دیر شد، آری دیر و همه رن...

 زیر همین آسمان و روی همین خاک  دیر شد، آری دیر و
" زیر همین آسمان و روی همین خاک "

دیر شد، آری
دیر و همه رنجِ ناگزیر شد آری
چهرِ وطن سالخورد و پیر شد آری
با همه اینها به یاد آر که گیتی
در دلِ دیرینگی هماره جوان است
سوی هزاران هزار چهره ی دیگر
رود زمان نغز و پر سرود روان است.

باش که بینی
ساخته اند این جوانه های برومند
پایگهِ آرزو، سرایِ وطن را
پنجره اش از غبارِ وسوسه ها پاک
زیر همین آسمان و روی همین خاک!

شفیعی کدکنی

#شفیعی_کدکنی