ثبت نام
/
ورود
گر تو سری میکشی تا نکنی آشتی
دلبرا روز جدایی یاد ما میکردهای
دلبرا، در دل سخت تو وفا نیست چرا؟
کجاست منزل آن کوچ کرده؟ تا برویم چو بادش از پی...
من که خود میمیرم از هجران تو بر هلاک من چه می...
باز کی بینم رخ آن ماه مهر افروز را؟ گل رخ سیمی...
امشب از پيش منِ شيفته دل، دور مرو نور چشم منی،...
ترک گندم گون من هر دم به جنگی دیگرست روی او را هر
با که گویم سرگذشت این دل سرگشته را؟ راز سر گردان
ای آنکه ز هجر تو ندیدیم رهایی
مستیم و مستی ما از جام عشق باشد وین نام اگر برآری
به خرابات برید از در این خانه مرا که دگر یاد شرا