این تصویر که میبینید قرار است عصر چهارشنبه ساعت پنج و نیم ...
این تصویر که میبینید قرار است عصر چهارشنبه ساعت پنج و نیم ...شش اتفاق بیافتد. برای تولد عباس کیارستمی
.
.
کیارستمی را زیاد ندیدم. جسته و گریخته در جاهایی که درست یادم نیست. چندماه قبل از رفتنش هم در گالری راه ابریشم دیدمش و کاریکاتوری ازش کشیدم نشانش دادم. خیلی هم خوشش نیامد و تعریف هم نکرد. هیچوقت هم آنطور که دلم میخواست با او صحبت نکردم. اما همیشه از او یاد گرفتم. دورادور ... آنقدر که از نگاهش یاد گرفتم فیلمهایش یادم نداد. برای من کیارستمی یک پنجرهی متفاوت است به جهان. همین برایم کافیست که همیشه آنجایی که نشسته است بنشینم و نگاه کنم. مثل بهمن محصص یا صادق هدایت. خیلی از هنرمندان جهان متفاوتی را تصویر میکنند اما وقتی مثلا جلوی بومشان هستند هنرمندند یا وقتی ساز دستشان می گیرند هنر دارند. اما بعد از آن یک فرد معمولی هستند با یک زیست معمولی . اما کیارستمیزندگیاش ...کلمههایش...اندیشهاش یک مسیر جدید است به زندگی. مثل اونموقع ها که یکی بهت میگفت این راه را تا حالا رفتی؟ میگفتی نه... اصلا تا حالا حتا نمیدونستم یک راه اون پشته. کیارستمی همون آدمست که اون راه پشتی رو نشونت میده... یک پنجره باز میکند و یه جایی را از جهان نشانت میدهد که تو هرگز ندیدهای...
وقتهایی که کم میآورم با خودم یک لیست دارم که مثلا هدایت بود چطور به قضیه نگاه میکرد. یا پیکاسو بود... یا تارانتینو بود... یا کیارستمی بود. یک بازی فکری است که با خودم راه میاندازم. برایم کلی نگاه ارمغان میآورد. میفهمم که بازی ذهن است... اما گاهی من هم سر ذهنم کلاه میگذارم.
حالا همین چهارشنبه با تکنیک آب روی بوم در حالی که روی بالکن موزهی سینما ایستادهام چند نقاشی میکشم و از نگاه کیارستمی جهان را میبینم. پنجرهای که او باز کرد حالا حالاها بسته نمیشود. شما را دعوت میکنم که کنارم باشید
#نقاشی_برای_هیچ
#نقاشی_برای_هیچ
اینستاگرام Bozorgmehr Hosseinpour
.
.
کیارستمی را زیاد ندیدم. جسته و گریخته در جاهایی که درست یادم نیست. چندماه قبل از رفتنش هم در گالری راه ابریشم دیدمش و کاریکاتوری ازش کشیدم نشانش دادم. خیلی هم خوشش نیامد و تعریف هم نکرد. هیچوقت هم آنطور که دلم میخواست با او صحبت نکردم. اما همیشه از او یاد گرفتم. دورادور ... آنقدر که از نگاهش یاد گرفتم فیلمهایش یادم نداد. برای من کیارستمی یک پنجرهی متفاوت است به جهان. همین برایم کافیست که همیشه آنجایی که نشسته است بنشینم و نگاه کنم. مثل بهمن محصص یا صادق هدایت. خیلی از هنرمندان جهان متفاوتی را تصویر میکنند اما وقتی مثلا جلوی بومشان هستند هنرمندند یا وقتی ساز دستشان می گیرند هنر دارند. اما بعد از آن یک فرد معمولی هستند با یک زیست معمولی . اما کیارستمیزندگیاش ...کلمههایش...اندیشهاش یک مسیر جدید است به زندگی. مثل اونموقع ها که یکی بهت میگفت این راه را تا حالا رفتی؟ میگفتی نه... اصلا تا حالا حتا نمیدونستم یک راه اون پشته. کیارستمی همون آدمست که اون راه پشتی رو نشونت میده... یک پنجره باز میکند و یه جایی را از جهان نشانت میدهد که تو هرگز ندیدهای...
وقتهایی که کم میآورم با خودم یک لیست دارم که مثلا هدایت بود چطور به قضیه نگاه میکرد. یا پیکاسو بود... یا تارانتینو بود... یا کیارستمی بود. یک بازی فکری است که با خودم راه میاندازم. برایم کلی نگاه ارمغان میآورد. میفهمم که بازی ذهن است... اما گاهی من هم سر ذهنم کلاه میگذارم.
حالا همین چهارشنبه با تکنیک آب روی بوم در حالی که روی بالکن موزهی سینما ایستادهام چند نقاشی میکشم و از نگاه کیارستمی جهان را میبینم. پنجرهای که او باز کرد حالا حالاها بسته نمیشود. شما را دعوت میکنم که کنارم باشید
#نقاشی_برای_هیچ
#نقاشی_برای_هیچ
اینستاگرام Bozorgmehr Hosseinpour