زادگاه ورزش چوگان کدام کشور است؟

زادگاه ورزش چوگان کدام کشور است

در مورد زادگاه چوگان در جهان ادعاهای زیادی وجود دارد. بعضی زادگاه چوگان را ایران دانسته اند و بعضی هندوستان.

 

گروهی دیگر اقوام کوچ نشین ایرانی و ترک تبار آسیای مرکزی را اولین بازی کنان چوگان می دانند.

 

برخی دیگر چوگان را بازی تمرینی برای شوالیه های اشکانی و ساسانی دانسته اند.

 

انگلیسی زبان ها چوگان را پولو (Polo) می نامند. ریشه این کلمه کجاست و چرا آن ها این ورزش را همان چوگان نمینامند؟

پاسخ شما به تاپیک

roze

00:32:15 1401/03/03

گزارش

چوگان حتما ورزشی ایرانی است. 

 

نمونه آن، میدان نقش جهان اصفهان است که میدانی منحثر به فرد در جهان است که بخش سرباز میانی آن به طور خاص برای بازی چوگان ساخته شده است.

بپسند

0 پسند

ahou

17:52:16 1401/02/31

گزارش

چوگان در گذشته یک ورزش تمرینی برای واحدهای سواره نظام ارتش ایران باستان بوده است. و پیش از آن هم توسط اقوام ایرانی آسیای مرکزی بازی می شده است.

بپسند

0 پسند

sajad

21:29:31 1401/02/30

گزارش

سعدی، حافظ، ناصرخسرو و مولانا هم به چوگان اشاره کرده‌اند.

 

مغولان پس از حمله به ایران و در زمانی که با فرهنگ و هنر ایران آشنا می‌شوند چوگان بازی را نیز یادگرفته و در سراسر امپراطوری وسیع خود رواج می‌دهند. می‌توان گفت که گرایش کشورهای شرق آسیا به چوگان به همین دلیل است. از این دوره به‌عنوان جدّی‌ترین برهه خروج چوگان از ایران یاد می‌شود.

 

چوگان در دوره صفویه به شکوفایی رسید.

 

اسناد تاریخی نشان داده‌اند که شاه عباس چوگان باز بوده‌است و حتی پیش از اینکه به اصفهان بیاید در قزوین که پایتخت ایران بوده چوگان بازی می‌کرده‌است. همچنین میدان نقش جهان اصفهان برای چوگان بازی بنا نهاده شده بود. اروپاییان در زمان صفویان و در زمان استعمار خود در هند، با این بازی آشنا شدند و افسران انگلیسی نیز به‌طور حرفه‌ای چوگان را در باشگاه کلکته آموخته و با خود با انگلیس بردند. بعدها نیز ورزش‌هایی از قبیل گلف و هاکی پدیدآوردند که دسته‌های استفاده شده در این بازی‌ها به همان چوب چوگان برمی‌گردد. در سال ۱۸۶۰ (میلادی) چوگان در انگلیس متداول می‌شود. سپس از این کشور بازی به آمریکای جنوبی می‌رود و به شدت رواج می‌یابد چنان‌که اکنون چوگان در آمریکای جنوبی از همه جای دنیا بیشتر بازی می‌شود و طرفداران بسیاری نیز دارد.

 

چوگان بازی بی‌انگیزه‌ای نبوده‌است و کاملاً یک بازی استراتژیک است که آمادگی سوار و اسب را با هم نیاز داشته‌است. سوار و اسب در بازی چوگان مشق رزم می‌کرده‌اند. اسب وقتی مقابل مانعی قرار می‌گیرد، فرار می‌کند اما اسب چوگان به سمت مانع رفته و خود را در شرایطی قرار می‌دهد که سوار، چوگان بزند. اسبی که خود با شرایط چوگان باز در میدان تطبیق می‌دهد براحتی در میدان جنگ نیز حضور می‌یابد.

بپسند

0 پسند

farahnaz

20:49:07 1401/02/30

گزارش

چوگان از بازی - ورزش های کهن ایرانی است که امروزه به ورزشی جهانی تبدیل شده است. این رشته به دلیل رواج در میان پادشاهان و بزرگان به بازی شاهان معروف است. نام چوگان از نام چوبی که در آن استفاده می شود برگرفته شده است. این بازی در ابتدا عنوانی نظامی و جنگی داشت و سوارکاران ایرانی در آن استعداد اسب های جنگی خود را به نمایش می گذاشتند. ورزش چوگان امروزی از بازی چوگان ایرانی منشاء گرفته است.


زمین خوردن یکی از اسبها در حین مسابقه.
 

مصدوم شدن یک اسب بر اثر سانحه یا اتفاقی غیرمنتظره برای یکی از اسب ها (در صورت زمین خوردن سوار کار از اسب به طوری که اتفاق جدی برای سوارکار رخ نداده باشد، بازی همچنان ادامه خواهد داشت.).


امروزه بیش از ۷۷ کشور مسابقات و برنامه های ویژهٔ چوگان برگزار می کنند. چوگان همچنین از جمله ورزش هایی است که از سال ۱۹۰۰ (میلادی) تا سال ۱۹۳۹ (میلادی) به عنوان یک ورزش در مسابقات جهانی المپیک بازی شده و هم اکنون نیز از سوی کمیته بین المللی المپیک به عنوان یکی از ورزش های جهانی شناخته شده است و از دیر باز در خود ایران بازی میشده و قدمتی چند صد ساله دارد اما این ورزش در زادگاه خود ایران چندان مورد اقبال عمومی نیست. و لازم به ذکر است در سال 1936 در المپیک برلین با توجه به عدم وجود اجماع جهانی یا حداقل حمایت از طرف کشور خاستگاه آن - ایران- از بازی های المپیک حذف شد.


این بازی از نزدیک ۶۰۰ سال قبل از میلاد در ایران شکل گرفت و در زمان هخامنشیان بازی می شده است. چوگان به هنگام کشور گشایی داریوش اول در هند، در آن سرزمین رواج یافت. همچنین در دوره ساسانیان بخشی از فرهنگ بازی های این دوره بوده است.
 

پس از اسلام تازیان بازی چوگان را از ایرانیان آموختند و آن را "صولجان" نامیدند. رودکی نخستین شاعری است که پس از اسلام از چوگان گفتگو می کند و فردوسی نیز فراوان از آن نام می برد. فردوسی قصهٔ چوگان بازی سیاوش و افراسیاب را به نظم درمی آورد و در جای دیگری می گوید:

 

 

شبی با سیاوش چنین گفت شاه

که فردا بسازیم هر دو پگاه

 

که با گوی و چوگان به میدان شویم

زمانی بتازیم و خندان شویم

 

ز هر کس شنیدم که چوگان تو

نبینند گردان به میدان تو

 

تو فرزند مایی و زیبای گاه

تو تاج کیانی و پشت سپاه

 

بدو گفت شاها انوشه بدی

روان را به دیدار توشه بدی

 

همی از تو جویند شاهان هنر

که یابد به هرکار بر تو گذر

 

مرا روز روشن به دیدار تست

همی از تو خواهم بد و نیک جست

 

به شبگیر گردان به میدان شدند

گرازان و تازان و خندان شدند

 

چنین گفت پس شاه توران بدوی

که یاران گزینیم در زخم گوی

 

تو باشی بدان‌روی و زین‌روی من

بدو نیم هم زین نشان انجمن

 

سیاوش بدو گفت کای شهریار

کجا باشدم دست و چوگان به کار

 
بپسند

0 پسند