صبح از خواب بیدار میشوم کارهای روزِ تعطیل را انجام میدهم...
صبح از خواب بیدار میشوم ، کارهای روزِ تعطیل را انجام میدهم، میروم در حیاط ، باید صدو پنجاه طناب بزنم…
چشمم به باغچه میافتد، چیزی روئیده!
حتی نمیدانم چیست!
آنقدر زیبا و خوشرنگ است که وقتی به خودم می آیم ، میفهمم چند دقیقهای شده که مبهوت ماندهام…
نمیدانم از کجا و کی با چه روئیده، من به فال نیک میگیرم، انگار خدا جایزه داده…
باورم نمیشود اینهمه زیبایی در یکجا…
مثل مست ها برایش این دو بیت را میخوانم و از خانه بیرون میزنم…
هزار شُکر
.
نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی
نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی
اینستاگرام Saber Abar | صابر اَبَر
چشمم به باغچه میافتد، چیزی روئیده!
حتی نمیدانم چیست!
آنقدر زیبا و خوشرنگ است که وقتی به خودم می آیم ، میفهمم چند دقیقهای شده که مبهوت ماندهام…
نمیدانم از کجا و کی با چه روئیده، من به فال نیک میگیرم، انگار خدا جایزه داده…
باورم نمیشود اینهمه زیبایی در یکجا…
مثل مست ها برایش این دو بیت را میخوانم و از خانه بیرون میزنم…
هزار شُکر
.
نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی
نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی
اینستاگرام Saber Abar | صابر اَبَر