نامه‌ای به او عزیزِ دلم برایت یک پَرِ قو کنار گذاشته‌ام و...

نامه‌ای به او  عزیزِ دلم برایت یک پَرِ قو کنار گذ
نامه‌ای به «او»
.
عزیزِ دلم
برایت یک پَرِ قو کنار گذاشته‌ام.

وقتی می گویند «آواز قو » نشان از تمام کردنِ یک کارِ با شکوه است!

تو خوب می‌دانی که همیشه آن‌چیزی که من را در این بِهِل و بِشو نگه می‌دارد تا همچنان با عشق ادامه دهم افسانه‌هاست…رویا زندگی را برای من آسان‌تر میکند.

همین یک پرِ « قو» که وقتِ صبحانه در یکی از سفرهای اخیرم با باد بر میز نشست، امروزم را می‌سازد.
تا نگاهش می‌کنم یادم می آید که خوانده‌ام
افسانه ها دارند «قوها»
.
همین که قو ها پسرانِ آواز هستند تا جنگ‌ها را پایان دهند
همین که قوها در بهشت زندگی می‌کنند
همین که تنها مادری که پناهِ کودکِ جنگ زده شهرِ آینو بود قویی بود که از آسمان به زمین آمد
همین که تمام شاعران لباسشان از پر قو‌هاست
همین که قوها با آب و هوا و خاک رفیقند
همین که شفا از پر قوهاست
.
عزیزِ دلم جایی خواندم که در افسانه‌های قدیمی آمده که قوی گنگ در طول عمر هیچ صدایی تولید نمی‌کند و تنها در نزدیکی لحظات مرگ، به گوشه‌ای دنج پناه برده و آوازی زیبا به مناسبت پایان عمر عاشقانه خود می‌خواند که با تمام شدن آواز جانش را از دست می‌دهد.
در اسطوره‌ها آمده که قو در لحظات مرگ به محل اولین جفتگیری خود مراجعت کرده و آواز سر می‌دهد.
همین اصطلاح “آواز قو” به معنی آخرین کار باشکوه یک فرد است.
.
به یک کار با شکوهِ دیگر فکر میکنم برای ادامه زندگی…
به شکوهِ تو
برایت تنها پَرِ قویی را که دارم کنار گذاشته‌ام
تا تو هم در افسانه‌ها سهیم شوی
زیباییِ من
زیباییِ من
.

پ ن /
سنجاقِ سینه را فاطیما برایم فرستاده و جعبه سیگار را دانیال ،هر دو کارِ دست و دوست.
.
اگر جادو در زندگی نباشد
همه چیز
تکراری‌ست و جادو همان مرورِ افسانه‌هاست که شاید روزی واقعیت شود.

اینستاگرام Saber Abar | صابر اَبَر