این عکس مال ِ پشت صحنه‌ی فیلم ِ آزمایشگاهساخته‌ی دکتر حمید ...

این عکس مال ِ پشت صحنه‌ی فیلم ِ آزمایشگاهساخته‌ی
این عکس مال ِ پشت صحنه‌ی فیلم ِ «آزمایشگاه»،ساخته‌ی دکتر حمید امجده…مال ِ ده سال پیش،پاییز ِسال ۱۳۹۰.
اولین حسی که بعد از دیدن ِ عکس بهم دست داد این بود که خداروشکر !همه‌ی آدمای ِ توی عکس،زنده‌ان! صحیح و سالم…حالا گیرم ده سال پیرتر!
بعدش دلم تنگ شد…برای روزای کمی بهتر،که کمی راحت‌تر می‌شد خندید،کمی راحت‌تر می‌شد کنار ِ هم بود،دست ِ کم همدیگه رو به راحتی می‌شد بغل‌کرد!
نه که غم نبود،بود! این‌قدر نبود! یا بود و ما جوون بودیم و حالی‌مون نبود!
بعدش دلم گرفت،برای امید‌ها و آرزوهای بربادرفته‌مون…برای باد ِ هوا شدن ِ اون همه هوایی که به سر داشتیم…
بعدش دلم سوخت…برای همه‌مون، اول از همه برای خودم که سقف ِبلند ِ آرزوهام روز‌به‌روز کوتاه و کوتاه‌تر شد و گمونم همین روزا مفهومی به اسم «آرزو» کلا فراموشم شه!
بعدشم شروع کردم با استقامت ِ همیشگی‌!(شما بخونید پررویی!!)به مقابله با همه‌ی حس های بد و نومید کننده که از همه جایِ قلبم داشت می‌جوشید!

.
از راست، نفیسه ذاکری عزیزم که منشی صحنه‌ی فیلم بود، من ، دکتر حمید امجد، دوست نازنینم ،نویسنده و کارگردان ِفیلم،پشت ِ سرش مهران ملکوتی عزیز، صدابردار درجه یک، افشین هاشمی عزیز ،ساغرعزیزی، نازی خاتمی،باران کوثری،دورتر …رضا کیانیان عزیز، پشت به دوربین،رضا بختیاری نیک.
ردیف ِ پشت،کیوان عزیز ،بوم‌من ِدرجه یک و مهدی عزیز ،بچه‌ی نازنین ِ تدارکات.که امیدوارم اون علامت وی ِ ویکتوری هنوز همراهش باشه و پیروزترین باشه .(اون صورت ِ نصفه رو هم هرکاری کردم نشناختم!)
عکس رو یادم نیست کی گرفت ازمون.به لطف دوستی همین چند روز ِ پیش به دستم رسید.
.
ما لباس و گریم ِ فیلم رو‌داریم. وگرنه گمونم هیچکی منو با این سر و ظاهر به یاد نمی آره !
.
#حمید_امجد
#افشین_هاشمی
#باران_کوثری
#ساغر_عزیزی
#شبنم_مقدمی
#مهران_ملکوتی
#رضا_کیانیان
#نفیسه_ذاکری
#نازی_خاتمی
#رضا_بختیاری_نیک
#عکس_پشت_صحنه
#سینمای_ایران
#خاطره_بازی
#دیروزها

اینستاگرام Shabnam Moghaddami |شبنم مقدمی