چگونه یک رابطه موفق با مرد بچه ننه داشته باشیم؟

چگونه یک رابطه موفق با مرد بچه ننه داشته باشیم؟ شریک زندگی شما به ساز مادرش می رقصد، هر روز با او صحبت می کند، همه کارها را برای او انجام می دهد، او را در اولویت قرار می دهد و نمی تواند بدون نظر او تصمیم بگیرد. شاید او هنوز مستقل نشده باشد و هنوز برای همه چیز به هم اتاقی مورد علاقه اش – مادرش – وابسته است و به اصطلاح بچه ننه محسوب می شود. او حتی ممکن است از شما انتظار داشته باشد که با او همان طور مادرانه رفتار کنید. او ممکن است لباس‌ هایی را که در محل کار پوشیده است، تمیز، اتو شده و به رنگ‌ های همسان، به شما نشان دهد و بپرسد که چه زمانی این کار را برای او انجام می‌ دهید، مثل اینکه اکنون وظیفه شما هم همین است. پسر بچه ننه به سادگی مردی نیست که مادرش را دوست داشته باشد. او مرد بالغی است که باید در سن و سالش متکی به خود و مستقل باشد، اما وابستگی ناسالمی به مادرش دارد و از همه جهات به او وابسته است. این ها مردانی هستند که اکثر زنان فوراً آن ها را می شناسند و از آنها فرار می کنند، اما او همچنان فکر می کند که بهتر است با مادرش باشد تا یک زن. بله، عجیب به نظر می رسد اما اینطور است. با این حال، شما عمیقاً به این مرد اهمیت می‌ دهید و می‌ خواهید با او رابطه سالمی داشته باشید، اما گمراه می‌ شوید که آیا این امکان پذیر است یا خیر. خوب، هیچ چیز غیرممکن نیست اما شما نمی توانید یک مرد را تغییر دهید، مگر اینکه او بخواهد تغییر کند و افراد بچه ننه به ندرت مشکل را تصدیق می کنند، چه رسد به اینکه روی آن کار کنند. اما نگران نباشید، هنوز امیدی وجود دارد! در اینجا 20 راه برای داشتن یک رابطه موفق با مرد بچه ننه آورده شده است. 1. او را مجبور به انتخاب نکنید اول از همه، شریک زندگی خود را مجبور نکنید بین شما و مادرش یکی را انتخاب کند. او برای این کار آماده نیست و شما فقط او را از دست خواهید داد یا اوضاع را بدتر خواهید کرد. مهم است که هنگام برخورد با اینگونه افراد، این کار را به آرامی و با احتیاط انجام دهید، بدون اینکه عصبانی شوید و او را سرزنش کنید. اگر رویکردی تهاجمی داشته باشید، او را به آغوش مادرش برمی گردانید زیرا از دیدگاه او، به نظر می رسد که می خواهید او را علیه مادرش قرار دهید. این نباید هدف شما باشد. هدف شما فقط این است که او را از بچه ننه بودن باز دارید، نه اینکه پسر مادرش نباشد و او را دوست نداشته باشد. او باید او را دوست داشته باشد اما نه به شکلی ناسالم و احتمالاً از وابستگی ناسالمی که در حال حاضر به او دارد، آگاه نیست. در واقع، او احتمالاً معتقد است که این ناب ترین عشق موجود است. 2. مرزهای مشخصی را تعیین کنید چیزهایی وجود دارد که می توان آنها را تحمل کرد اما گاهی اوقات شما فقط باید خط و نشان بکشید، به خصوص برای افراد بچه ننه. به عنوان مثال، می توانید به شریک زندگی خود بگویید که ملاقات با مادرش مشکلی ندارد اما قرار نیست شما سه نفر با هم زندگی کنید. حتی می توانید برای بازدیدها هم مرز تعیین کنید. بهتر است همسرتان را از ملاقات با مادرش حتی اگر سومین بار در یک هفته باشد، منع نکنید اما می توانید به او بگویید که دیگر با او نخواهید رفت و با این همه خرج کردن او هم مشکلی ندارید. کمی وقت بگذارید و در مورد چیزهایی که می توانید و نمی توانید تحمل کنید فکر کنید و بر این اساس آن مرزهای مشخصی را تعیین کنید. به عنوان مثال، در اینباره صحبت کنید که برای شما مهم نیست که شریک زندگی تان با مادرش صحبت کند، اما احتمالاً موافق نیستید که مسائل شخصی شما را با او در میان بگذارد و به او اجازه دهید در مورد رابطه شما تصمیم بگیرد. مطمئناً قرار نیست کارهایی مانند انتخاب لباس برای او انجام دهید و او نیز در سن و سالش نباید از مادرش چنین انتظاری داشته باشد. 3. او را تشویق کنید تا مرزهای مشخصی را تعیین کند شما قطعاً باید مرزهای مشخصی را با شریک زندگی خود ایجاد کنید اما وقتی نوبت به ایجاد مرز با مادر او می رسد، این کار شما نیست. او کسی است که باید این مرزها را تعیین کند و بداند که خوب نیست مادرش همه تصمیمش را به جای او بگیرد. شاید بخواهیدکه فقط به او بگویید که دیگر بچه نیست و باید از خودش مراقبت کند اما وابستگی او به مادرش خیلی بیشتر از دلبستگی که با شما دارد دوام آورده است. بنابراین، نمی توانید انتظار داشته باشید که او به این سرعت و به راحتی جدا شود. اگرچه ممکن است برای شما ساده به نظر برسد اما برای او ساده نیست، ولی می توانید مرتباً او را تشویق کنید که این مرزها را با مادرش تعیین کند. فقط این کار را به آرامی انجام دهید همانطور که یک مادر انجام می دهد. 4. با مادرش زندگی نکنید به نزدیکی خانه مادرش نقل مکان نکنید و اجازه ندهید او به نزدیکی شما نقل مکان کند. با مادرش هم زندگی نکنید، حتی اگر در حال حاضر هیچ گزینه دیگری برای زندگی مشترک ندارید. در حالت ایده آل، او نیز نباید بدون شما با او زندگی کند. وقتی یک مرد بالغ با پدر و مادرش زندگی می کند، مشکلی نیست اما وقتی او بچه ننه است، این یک مشکل بزرگ محسوب می شود. او باید مانند پرنده از خانه مادرش پرواز کرده و کمی فضا پیدا کند، اما متأسفانه، شما فقط می توانید او را تشویق کنید که این کار را انجام دهد، نه اینکه او را مجبور کنید و مادرش احتمالاً به هر حال این کار را دشوار خواهد کرد. از این گذشته، او تنها کسی نیست که وابستگی ناسالم دارد. اما کاری که مطمئناً می توانید انجام دهید این است که از زندگی با او و مادرش امتناع کنید و اگر به آن مرحله از رابطه خود رسیده اید، اصرار کنید که به عنوان یک زوج با هم زندگی کنید. 5. معنای بزرگسالی را به او یادآوری کنید بزرگسالان افرادی هستند که مسئولیت خود و اعمال خود را بر عهده می گیرند. آنها به اندازه کافی مستقل و متکی به خود هستند که می توانند از خودشان مراقبت کنند و خودشان تصمیم بگیرند. آنها به کسی نیاز ندارند که قرار ملاقات با پزشکشان را برنامه ریزی کند، به آنها غذا بدهد، لباسشان را بپوشاند، به امور مالی آنها رسیدگی کند و به آنها دیکته کند که چگونه زندگی کنند. یا شاید فقط به نظر می رسد که شریک زندگی شما از آن آگاه نیست. او به مادرش تکیه می کند تا زندگی خود را برای او بگذارد و با او مانند یک کودک رفتار کند. تا زمانی که یک فرد واقعاً کودک نباشد، نباید آنقدر وابسته و متکی به مادرش باشد و این چیزی است که شریک زندگی شما باید به خود یادآوری کند. باز هم، گفتن پرخاشگرانه به او که مرد شود و بچه بودن را کنار بگذارد، کارساز نیست. این مکالمه را با لحنی ملایم و محبت آمیز و بدون پرخاشگری انجام دهید، مگر اینکه بخواهید او نزد مادرش برود. سعی کنید مانند بزرگسالان در مورد این موضوع صحبت کنید و او را وادار کنید تا الگوی ناسالم خود را خودش متوجه شود، با دادن نکات و تشویق کردن او. 6. او را تشویق کنید که به تنهایی از خودش مراقبت کند از همسرتان بپرسید که آیا دوست دارد برای همیشه مثل یک کودک رفتار کند یا یک روز خانواده خودش را داشته باشد. از او بپرسید که آیا می خواهد بقیه عمرش را با مادرش به عنوان تنها زن زندگی اش سپری کند یا خیر زیرا اگر او مانند یک بزرگسال رفتار نکند و از خودش مراقبت نکند بدون اینکه از مادرش کمک بخواهد، احتمالاً در نهایت او تنها زن زندگی او خواهد ماند. اگر مادرش مسئول پول، سلامتی، خوشبختی، وظایف و تصمیماتش است و مسئولیت زندگی او را بر عهده دارد، باید بداند که او کسی است که باید زندگی کند. به او بگویید که اشکالی ندارد اگر مادرش اتاقش را تمیز کند، او را نزد دکتر ببرد، به او بگوید که چه چیزی به رئیسش بگوید و چه چیزی می تواند بخرد و نمی تواند بخرد. این کاری است که مادران برای بچه ها تا زمانی که بزرگ شوند انجام می دهند. سپس، باید متوقف شود و او باید مسئول زندگی خود باشد. حتی اگر بپذیرد که مادرش نباید این کارها را برای او انجام دهد، احتمالاً تصور می‌ کند که شما از این به بعد این کار را انجام خواهید داد. بنابراین، او باید آگاه باشد که هیچ زنی نباید با او چنین رفتار کند. نه شما و نه مادرش. 7. بدون اینکه از او بخواهید با هم تصمیم بگیرید شریک زندگی شما ممکن است با مادرش تماس بگیرد تا از او بپرسد که شما دو نفر برای تعطیلات کجا بروید یا چه کت و شلواری باید برای مصاحبه شغلی بپوشد. به او بفهمانید که گاهی اوقات مادرش می تواند او را نصیحت کند اما او موظف به پیروی از آن توصیه ها نیست و مطمئناً نباید به جای او تصمیم بگیرد. در این سن و سال باید بتواند خودش فکر کند و خودش تصمیم بگیرد. وقتی صحبت از تصمیم گیری در مورد با رابطه شما می شود، شما دو نفر باید با هم تصمیم بگیرید و شخص سومی نباید درگیر آنها باشد، چه رسد به مادرش. هنگامی که به مشاوره او نیاز دارید، هر دو باید با آن موافقت کنید. 8. زیاد چیزی را با مادرش در میان نگذارید به طور کلی چقدر با مادرش شریک است؟ اگرچه داشتن یک رابطه محبت آمیز با والدین حتی در بزرگسالی قطعاً زیبا است اما گفتن همه چیز به آنها اینطور نیست. مادرش مطمئناً نباید آنقدر که در دوران کودکی و نوجوانی درگیر زندگی او بود، اکنون درگیر شود. از آنجایی که او در حال حاضر یک فرد بچه ننه است که تشخیص داده شده است، قطعاً باید از او فاصله بگیرد، هم به معنای واقعی و هم به معنای استعاری. مهمتر از همه، او نباید بیشتر از آنچه با شما انجام می دهد با او چیزی را در میان بگذارد، به خصوص در مورد چیزهایی که شما باید اولین کسی باشید که به عنوان شریک زندگی او می دانید. به او بگویید که می تواند همه چیز را با شما در میان بگذارد و اینکه بعضی چیزها وجود دارد که وقتی بزرگ شده اید، به سادگی با مادرتان در موردشان صحبت نمی کنید. هر دوی شما باید از هر نظر فاصله سالمی با او داشته باشید اما به آرامی، و نه آنقدر که به نظر می رسد قصد دارید او را از او بدزدید که به هر حال او این را درک می کند. 9. او را در جریان مشکلات خودتان قرار ندهید مشکلات روابط شما چیزی است که بین شما دو نفر است و باید بین شما دو نفر باقی بماند. گهگاهی صحیت با یک دوست خوب است، اما اگر شریک زندگی شما از شما به مادرش شکایت کند، رابطه شما محکوم به فنا خواهد شد. او باید در عوض در مورد این مسائل با شما صحبت کند و سعی کند با هم راه حلی بیابید. با هم یعنی شما و او، نه او و مادرش. مشارکت مادر در رابطه شما باید تا حد امکان حداقلی باشد. بهترین کار این است که او را در مشکلات غیر رابطه ای نیز وارد نکنید. او احتمالاً همیشه برای یک راه حل به او مراجعه می کند و مادرش احساس می کند که موظف است به او کمک کند، حتی اگر راهکارهایش همیشه واقعاً کمک کننده نباشد. مادرش نمی تواند در دعواهای او دخالت کند و این باید برای او روشن شود. به او اجازه دهید بداند که شما در کنار او هستید و می خواهید به او کمک کنید، اما همچنین مواردی هستند که او باید به تنهایی قادر به مقابله با آنها باشد. 10. به او اجازه ندهید کاری با امور مالی شما داشته باشد وقتی به اندازه کافی بزرگ می شوید که می توانید شغلی پیدا کنید، مادرتان نباید کاری به امور مالی شما داشته باشد. او نباید در مورد حساب‌ های بانکی، صورت‌ حساب‌ ها و روش‌ هایی که پول تان را خرج می‌ کنید، دخالت داشته باشد. این مشکل زمانی است که شریک زندگی تان با او زندگی می کند و از نظر مالی به او وابسته است، اما چرا در ابتدا در چنین شرایطی قرار دارد؟ شاید او در حال حاضر توانایی مالی برای نقل مکان را نداشته باشد، اما مطمئناً می‌ تواند راه‌ هایی برای به دست آوردن پول بیابد و آنچه را که می‌ خواهد با آن انجام دهد. اگر با پدر و مادرش زندگی می کند، باید بخشی از هزینه های خانه را به آنها بپردازد، اما این با اجازه دادن به مادرش که امور مالی او را مدیریت کند کاملاً متفاوت است. ترجیحاً، فرد بچه ننه باید در اسرع وقت از خانه بیرون برود، اما این همیشه ساده نیست، حتی اگر او مایل به انجام آن باشد. با این حال، او هنوز هم می‌تواند از پس امور مالی خود برآید، در حالی که برای هدف خروج از خانه تلاش می‌ کند. 11. از او بخواهید که از درخواست تایید خود دست بردارد آیا می توانم امشب با دوستم بیرون بروم؟ اشکالی ندارد که از رئیسم درخواست افزایش حقوق بدهم؟ آیا این ایده خوبی است که از خانه خارج شوم و جای مستقل خود را بگیرم؟ اینها سوالاتی نیست که یک مرد بالغ از مادرش بپرسد. فرزند شما باید از اجازه گرفتن از مادرش، دست بردارد. در واقع، او نباید به تأیید و اجازه کسی نیاز داشته باشد، مگر اینکه موضوع مورد نظر بر شخصی که او از او تأییدیه می خواهد تأثیر بگذارد. این بدان معنا نیست که او برای نقل مکان به اجازه مادرش نیاز دارد زیرا او را ناراحت می کند. این بدان معناست که اگر قصد دارد با شما زندگی کند، به اجازه شما نیاز دارد. به همین سادگی است، اما ممکن است پیچیده شود. او احتمالاً به کمک یک مشاور نیاز دارد تا نیازش به تأیید مادرش را رها کند و شما باید او را تشویق کنید تا مشکل را بپذیرد و به دنبال کمک باشد. 12. به او بفهمانید که مجبور نیست همه کاری را برای مادرش انجام دهد صرف نظر از اینکه شما یا او چه می خواهید، وقتی مادرش به او نیاز دارد که او را به خواربارفروشی ببرد، اسباب کشی کند، با او شام بخورد یا کاری انجام دهد، او همه چیز را رها می کند و انجام می دهد. به طور طبیعی، اگر مادرش شرایط اضطراری داشته باشد، باید به کمک او بیاید اما آیا خوردن غذای خانگی او در زمانی که شما از قبل برای رفتن به رستوران مورد علاقه خود برنامه ریزی کرده اید واقعاً اضطراری است؟ به نظر می رسد او همیشه مادرش را در اولویت قرار می دهد و این نباید اتفاق بیفتد. آیا او همیشه او را به شما ترجیح می دهد و او را به جای آینده بالقوه شما در اولویت قرار می دهد؟ برای یک بچه ننه تعجب آور نیست، اما نباید آن را تحمل کرد. به او یادآوری کنید که او تنها کسی نیست که می تواند این کارها را برای مادرش انجام دهد، به خصوص زمانی که کارهای مهم تری برای انجام دادن دارد. 13. با مادرش جدال نکنید و احترام بگذارید وقتی به رابطه خود با پسر این مادر فکر می کنید، احتمالاً وسوسه می شوید که از مادرش رنجیده و با او روبرو شوید اما نباید این کار را کنید. او کسی است که باید رابطه اش با مادرش را حل کند و شما نمی توانید این کار را برای او انجام دهید. علاوه بر این، شما نباید مادر او را علیه خود قرار دهید یا اگر قبلاً این کار را کرده اید، این کار را بیشتر انجام دهید. هیچ کس نمی تواند شما را وادار کند که او را دوست داشته باشید و مطمئناً مجبور نیستید اما باید احترام بگذارید و از درگیری با او اجتناب کنید. او کسی است که باید با او مقابله کند، نه شما و شما فقط می توانید او را تشویق کنید که بفهمد او باید این کار را برای خودش انجام دهد، نه برای شما. مهمتر از همه، دلایل بیشتری به او ندهید تا پسرش را برای خود نگه دارد، زیرا او در حال حاضر قدرت بسیار بیشتری نسبت به شما بر او دارد و می تواند باعث پایان رابطه شما شود. 14. مادرش را به طور کامل طرد نکنید و سعی کنید با او ​​هم ارتباط برقرار کنید شریک شما بچه ننه باشد یا نه، فراموش نکنیم که این همان زنی است که او را به دنیا آورده و بزرگ کرده است. آنها یکدیگر را دوست دارند، حتی اگر به شکلی ناسالم باشد. در حالی که ممکن است وقتی او روی مشکلش کار می کند آنقدر درگیر زندگی مادرش نشود، به هر حال تا زمانی که زندگی می کند همچنان بخشی از آن خواهد بود. بنابراین، اگر می خواهید تا زمانی که زندگی می کنید بخشی از زندگی او باشید، باید حداقل سعی کنید که با هم کنار بیایید. سعی نکنید او را کاملاً از زندگی اش بیرون کنید. در عوض سعی کنید با او ارتباط برقرار کنید. چه کسی می داند، او حتی ممکن است از وابستگی ناسالم پسرش به او آگاه باشد و می خواهد به آن پایان دهد اما این برای او خیلی سخت است. در هر صورت ممکن است، شما باید سعی کنید با او دوست شوید و اگر موفق نشدید، اشکالی ندارد. فقط او را دشمن خود ندانید. 15. به او بگویید که شما مادرش نیستید خوب، بچه ننه ها اغلب از همسرشان انتظار دارند که جایگزین مادرشان شود و به همان شیوه با آنها رفتار کند. گفتن اینکه “تمام روز آشپزی نخواهید کرد” ممکن است عالی به نظر برسد و اگر واقعاً این اتفاق بیفتد، احساس فوق العاده دارد اما واکنش خوب و نتایج خوبی نخواهد داشت. بله این چیزی است که شما باید به او بگویید، اما آرام باشید و سعی کنید درک کنید، بنابراین آن را دوباره بیان کنید و آن را تکرار کنید. 16. به او بفهمانید که باید در اولویت باشید در حالی که مادرش برای همیشه یک زن مهم در زندگی او خواهد بود، اما وقتی او باید به جای آن به فکر مادر فرزندانش باشد، نمی تواند برای او اولویت داشته باشد. شاید آن شخص شما باشید، شاید نباشید، اما کسی خواهد بود و در حال حاضر شما نزدیک ترین فرد به او هستید، بنابراین او باید مطابق با آن رفتار کند. شما شایسته این هستید که اولویت شریک زندگی خود باشید و آینده بالقوه ای که می توانید با هم داشته باشید باید برای او مهم تر از نگه داشتن ریسمان هایش با مادرش باشد. به او بفهمانید که با قرار دادن شما به جای مادرش، این همه توجه را به زنی نمی دهد که همسرش نیست، در حالی که دیگری هرگز ترکش نخواهد کرد. او باید خودش را در اولویت قرار دهد. این بدان معناست که روی آینده خود سرمایه گذاری کند و در جهت هدفش تلاش کند که رابطه ای سالم با مادر بالقوه فرزندانش داشته باشد، چه شما باشید و چه نباشید. 17. هنگام مواجهه با مادرش در کنار او باشید شما مطمئناً نباید در درگیری که او در نهایت با مادرش خواهد داشت، دخالت کنید. با این حال، هنگام مواجهه با مادرش در کنار او باشید. این بدان معنا نیست که شما باید چیزهایی را به او بگویید که بعداً نمی توانید آنها را رد کنید، بلکه او را تشویق کنید و به او بگویید که وقتی با هم تنها هستید کاری که انجام می دهد اشتباه نیست. اگر در موقعیتی هستید که باید مداخله کنید، در کنار او باشید اما نسبت به مادرش احترام بگذارید. فراموش نکنید که زمانی که با هم تنها شدید می توانید نظر خود را بیان کنید و با انجام این کار، پیشرفت بیشتری در دور نگه داشتن مادر او از رابطه خود دارید. 18. از یک متخصص کمک بگیرید همانطور که احتمالا اکنون می دانید، هیچ راه حل کوتاه و ساده ای برای برخورد با مرد بچه ننه وجود ندارد. وابستگی های ناسالمی که در دوران کودکی شکل می گیرند را نمی توان به این راحتی حل کرد. تنها کاری که واقعاً می توانید انجام دهید این است که به مرد خود کمک کنید متوجه شود که مشکلی دارد و باید برای حل آن کمک بخواهد. شما می توانید تمام مدت در کنار او باشید اما اگر سعی کنید به تنهایی به او کمک کنید، احتمالاً به نتیجه مطلوب نخواهید رسید. افرادی هستند که در این نوع مشکلات تخصص دارند و بینش هایی دارند که دیگران ندارند. به شریک زندگی خود کمک کنید تا متوجه شود که باید از تمام حمایت هایی که می تواند دریافت کند، استفاده کند، زمانی که در نهایت مایل به قطع بند ناف و شروع به ایجاد روابط سالم با همه از جمله مادرش شد. به او بفهمانید که رابطه او با مادرش به پایان نمی رسد. این فقط سالم تر خواهد شد و به او اجازه می دهد تا رابطه سالم تری با شما یا هر شریک دیگری که ممکن است در آینده رخ دهد، داشته باشد. 19. او را همانگونه که هست بپذیرید از سوی دیگر، اگر شریک زندگی شما از دریافت کمک و کار بر روی مشکل خود امتناع کند، چه؟ متأسفانه، شما نمی توانید کسی را که نمی خواهد تغییر کند، تغییر دهید. در این صورت باید به موقعیتی که در آن قرار دارید فکر کنید و اینکه آیا می توانید از پس آن برآیید. آیا می توانید او را همانگونه که هست بپذیرید و به این واقعیت بسنده کنید که مادرش همیشه نقش مهمی در رابطه شما خواهد داشت؟ قبل از اینکه جواب بدید خیلی فکر کنید. اگر او از تغییر امتناع کند، هیچ چیز تغییر نخواهد کرد و شما باید او را همانطور که هست بپذیرید. آیا می توانیید انجامش دهید؟ 20. به پایان دادن به رابطه فکر کنید اگر نتواند یا نخواهد تغییر کند از او راضی خواهید بود؟ الان با او خوشحالید؟ زیرا ممکن است اوضاع بهتر نشود و مطمئناً می تواند بدتر شود. آیا می توانید با مرد بچه ننه ای که حاضر به تغییر نیست زندگی کنید؟ آیا این چیزی است که می توانید تحمل کنید زیرا او یک شریک دوست داشتنی است؟ یا آینده کابوس شماست که در خانه ای که همه با هم زندگی می کنید، غذای مورد علاقه دوران کودکی او را با مادرش درست می کنید؟ شاید آنقدرها هم بد نباشد و او پسر بچه ننه ای نباشد، اما اگر این خیلی شما را آزار می‌ دهد و سعی کردید به او کمک کنید اما نتیجه نداد، به پایان دادن به رابطه فکر کنید. به این موضوع فکر کنید، حداقل می‌ دانید معنی بچه ننه چیست، چگونه او را بشناسید و چگونه از قرار ملاقات با او در آینده اجتناب کنید. هنوز مطمئن نیستید که در مورد رابطه همسرتان با مادرش چه باید بکنید؟ این یک موقعیت بسیار حساس است و اگر راه را اشتباه پیش بروید، می تواند به راحتی به شما آسیب بزند. به همین دلیل است که داشتن یک درمانگر روابط با تجربه برای راهنمایی شما می تواند مفید باشد. منبع: aconsciousrethink هفت گنج #اختلاف_بین_زن_و_شوهر #ازدواج_موفق #بچه_ننه #پسر_بچه_ننه #رابطه_موفق #شوهر #شوهر_بچه_ننه #مرد_وابسته #مرد_وابسته_به_خانواده #مشکلات_زناشویی #وابسته_به_مادر