نقد فیلم گزارش فرانسوی (The French Dispatch)

نقد فیلم گزارش فرانسوی (The French Dispatch)   هفته نام «نیویورکر» یکی از تاثیرگذارترین مجلات فرهنگی در تاریخ ایالات متحده بوده که نقش بسزایی در به تصویر کشیدن فرهنگ های شهری و شنیده شدن قصه های محلی در آمریکا داشته است. بسیاری از نویسندگان و روزنامه نگاران شاخص ایالات متحده قبلاً برای این مجله داستان های کوتاه و گزارش های مختلف چاپ می کردند تا به این ترتیب، این مجله تبدیل به عضوی از جامعه آمریکا طی یک قرن اخیر باشد. اثر جدید وس اندرسون با احترام به نویسندگان نیویورکر ساخته شده و دغدغه های فیلمساز این بار متوجه مطبوعات بوده است. مطبوعاتی که با گسترش شبکه های اجتماعی رفته رفته جایگاه کلاسیک خود را از دست داده اند. داستان فیلم درباره نشریه ای به نام «گزارش فرانسوی» است که به تازگی سردبیرشان از دنیا رفته است و نویسندگان این نشریه قصد دارند یک نسخه یادبود از نشریه تهیه نمایند. ما در خلال این تصمیم، با 4 گزارش متفاوت از داستان های مختلف مواجه می شویم که هرکدام فراز و فرودهای بسیاری دارند و ... بیشترین تاکید وس اندرسون در ساخت فیلم « The French Dispatch» مانند تمام ساخته های قبلی اش، بحث تکنیک بوده است. اندرسون طی نزدیک به 3 دهه فیلمسازی، همواره کارگردانی صاحب سبک بوده که مخصوصاً توجه ویژه به قاب بندی های آثارش و همچنین به کارگیری ریز ترین ظرافت های هنری در فیلمسازی از جمله مولفه های آشنای فیلمسازی او به شمار می رود. ویژگی که در « The French Dispatch» می توان ردپای به کمال رسیدن آن را مشاهده کرد و از آن به عنوان پختگی کامل فیلساز یاد کرد. «گزارش فرانسوی» از نگاه فرم، دقیق ترین اثر سال به شمار می رود. فیلمی که تک تک فریم های آن مانند یک تابلوی نقاشی بر روی صفحه می درخشد و جزئیات و زیبایی شناسی های هنری در آن به حدی زیاد است که یک بار تماشای فیلم به تنهایی نمی تواند بیانگر نقطه گذاری های هنری اثر باشد. اوج این جزئیات در اپیزود ابتدایی فیلم که در زندان می گذرد قابل مشاهده است. اپیزودی که فارغ از تسلط اندرسون به کارگردانی، شوخی های تصویری بامزه ای هم در آن گنجانده شده که کاملاً به اندازه و در خدمت فرم بوده اند. اما ایراداتی را هم می توان به « The French Dispatch» وارد دانست و آن یکجانبه گرایی فیلمساز در توجه به فرم بوده است که باعث شد تا حد زیادی از فیلمنامه غافل بماند. در اپیزود اول «گزارش فرانسوی» شخصیت های جالبی را معرفی می کند که تماشاگر به راحتی با آن ها ارتباط برقرار کرده و با آن همراه می شود. اما در اپیزودهای بعدی، ارتباط تماشاگر با قصه به طور چشمگیری کاهش پیدا می کند و عمده دلیل آن نیز شخصیت های گنگی هستند که نتوانسته اند به بلوغ برسند و در تصویر بدرخشند. بی درنگ می توان گفت که اندرسون در ذهنش تک تک شخصیت های داستان را می شناخته و از معرفی آن ها قصد رسیدن به یک پیام واحد را داشته اما در انتقال موضوع از ذهنش به تصویر به اندازه تسلطش بر فرم، موفق عمل نکرده است. این سردرگمی مخصوصاً در قصه چهارم که مسئله گروگانگیری و آشپزی مطرح می شود به اوج خود می رسد. جایی که کنایه های سیاسی و اجتماعی اندرسون یکی پس از دیگری مطرح می شوند و به نظر می رسد که کارگردان به بهترین شکل بتواند ایده خود را به مخاطب انتقال دهد اما روایت نه چندان یکپارچه به انضمام اضافه کردن انیمیشن به بخشی از روایت بدون آنکه توجیه چندانی برای آن وجود داشته باشد، از میزان تاثیرگذاری فیلمنامه کاسته است و باعث می شود که توجه تماشاگر نه به قصه بلکه به طور تمام و کمال به جزئیات حیرت انگیز فیلم معطوف شود. وس اندرسون در بخش بازیگری مانند تمام آثار گذشته، بهترین بازی ها را از بازیگرانش گرفته است. بازیگران مشهوری که گاهی حتی برای حضور چند دقیقه ای در فیلم های اندرسون ابراز تمایل کرده اند و شما می توانید در آخرین اثر این کارگردان نیز این نام های مشهور را بیابید. در میان نقش آفرینی های فیلم که لیست بلند بالایی را شامل می شوند، به طور مشخص بنسیو دل تورو و آدرین برودی نقش برجسته ای داشته اند و در کنار آن ها، تیموتی شالامی نیز بازی بسیار خوبی در فیلم به نمایش گذاشته و بار دیگر ثابت کرده آینده ای درخشان در انتظارش است. گزارش  فرانسوی (The French Dispatch) قطعاً بهترین کارگردانی سال را برای وس اندرسون به همراه خواهد آورد اما در بخش فیلمنامه نمی تواند به جایگاه فرم برسد. مرثیه اندرسون برای مرگ روزنامه هایی که داستان های پر فراز و نشیب شهر را روایت می کردند، آنچنان تاثیر روحی بر روح مخاطب نمی گذارد در عوض، هنر خالص وس اندرسون در قاب بندی های دو بعدی، شوخی های کلامی، جزئیات تصویری و در مجموع، هنر فیلمسازی چنان برجسته است که بعید است امسال اثری بتواند در این بخش با اندرسون رقابت کند. اندرسون در آخرین ساخته اش پخته تر از هر زمانی به عرصه فیلمسازی بازگشته و این خبر خوبی برای علاقه مندان به فیلمسازی است تا بتوانند با هنر کارگردانی در سینما در بالاترین سطح مواجه شوند!           منتقد: میثم کریمی برای مطالعه ادامه این مقاله روی عکس کلیک کنید مووی مگ #نقد_فیلم_خارجی #سینما #نقد_فیلم