من آزاده را دوست داشتم خیلى هم دوستش داشتم رفیقم بود همیشه...

من آزاده را دوست داشتم خیلى هم دوستش داشتم  رفیقم
من آزاده را دوست داشتم ،خیلى هم دوستش داشتم،
رفیقم بود. همیشه ى خدا هم نگرانش بودم،
همه ى آن ها که دوستش داشتند همیشه ى خدا نگرانش بودند
بس که بى قرار بود و عجیب بود و عجول بود، دیرش شده بود و روى زمین بند نبود و مُدام گیجمان میکرد،نشان به همان نشانى
که عید را به همه ى مان تبریک گفت، سال خوبى آرزو کرد، وعده ى دیدارِ به زودى داد، پُر از عشق به زندگى و سرشار از حال خوش برایمان بوسه فرستاد ، گوشیش را به شارژ زد، براى یک چُرت نیم روزى چشمانش را بست و رفت که رفت...
_براى اولین سالروزِ تولدِ بى حضورِ جسمانىِ شیرین دلبرک همیشه بى قرارم و براى همه ى روزهاى دیگر از خدواند براى پدر و مادر شریف و نجیبش، براى نازنین خواهرک غمگینش و براى همسر وفادار دلشکسته اش آرزوى صبرى هم اندازه ى غمشان دارم.
_عزیزانم اگر هنوز کدورتى از عزیز ازدست رفته ام هست به ما که سخت دلشکسته و دلتنگش هستیم ببخشایید.
_از همه ى عزیزانم که اعتقادات پاک مذهبى دارند تقاضا دارم روح آزاده ى من را از قرائت فاتحه و ذکر صلوات بى نصیب نگذارند.
و از آنهایى که مثل من گاهى با زبان موسیقى و شعر متصل میشوند تقاضا دارم این بیت را که خیلى دوست میداشت همراه من به یادش بخوانند
که؛
برعکس میگردم طواف خانه ات را
دیوانه ها آدم به آدم فرق دارند
fazelnazarii

اینستاگرام shaghayegh dehghan/شقایق دهقان