مجنون سرگردان مجنون خواست که پیش لیلی نامه نویسد قلم د...
🔹
🔹
"مجنون سرگردان"
مجنون خواست که
پیش لیلی نامه نویسد.
قلم در دست گرفت و این بیت گفت:
خَیالُکَ فی عَیْنی و اِسْمُکَ فی فَمی؛
و ذِکرُک فی قَلبی، اِلی اَیْنَ اَکْتُب.
خیال تو مقیم چشم است
و نام تو بر زبان من جارى است
و ذکر تو در صمیم جان جای دارد.
پس نامه پیش کی نویسم؟
چون تو در این محلها میگردی،
قلم بشکست و کاغذ بدرید.
□خیال در اینجا
نقش و صورتِ مقصود است:
خیال روی تو در کارگاه دیده کشیدم
به صورت تو نگاری نه دیدم و نه شنیدم
حافظ
و بودن خیال معشوق در چشم
بدین معناست که
عاشق به هر سو مینگرد،
چهره معشوق را میبیند؛
زیرا معشوق در دیدهٔ اوست.
همین معنی است که حافظ
در بدیعترین صورت، بیان داشته است:
بیا که پردهٔ گلریز هفتخانهٔ چشم
کشیدهایم به تحریر کارگاه خیال
و چون عارف بدین مقام رسد
که حق در چشم و دل او جای گیرد،
دیگر جای سخن گفتن و نامه نوشتن نیست:
آن یکی را یار پیش خود نشاند؛
نامه بیرون کرد و پیش یار خواند.
گفت یارش این اگر بهر من است،
گاهِ وصل این عمر ضایع کردن است.
مثنوی
و هرچند این مقام قرب
جمله مردمان را حاصل است
که خداوند فرمود:
ما از رگ گردن به شما نزدیکتریم.
(ق: ۱۶)
و هر کجا هستید او با شماست،
(حدید: ۴)
اما عامه مردم از این نزدیکی بیخبرند
و لذا دست به آسمان برمیدارند
و حق را از دور فرا میخوانند:
بیدلی در همه احوال خدا با او بود
او نمیدیدش و از دور خدایا میکرد
حافظ
حیث اقرب انت من حبل الورید
لم اقل “یا”، "یا" نداء للبعید
مثنوی
یعنی: چون تو از رگ گردن به من نزدیکتری،
هرگز “ یا الله و ای خدا” نمیگویم؛
زیرا نحویون گفتهاند که “یا” برای ندای دور است.
برگرفته از کتاب "گزیده فیه مافیه"
تالیف حسین الهى قمشهای
ناشر: انتشارات علمی و فرهنگی
مینیاتور قدیمی
#مجنون_سرگردان #گزیده_فیه_مافیه #مولانا #مثنوی #حافظ #انتشارات_علمی_فرهنگی #حسین_الهی_قمشه_ای #دکتر_الهی_قمشه_ای #الهی_قمشه_ای #قمشه_ای #اینستاگرام #The_Wandering_Lover #Poetry #Fihimafihi #Rumi #Hafez #Elmifarhangipublication #Hosseinelahighomshei #Drelahighomshei #Elahighomshei #Ghomshei #Instagram #Official
اینستاگرام صفحه رسمی حسین الهی قمشه ای
🔹
"مجنون سرگردان"
مجنون خواست که
پیش لیلی نامه نویسد.
قلم در دست گرفت و این بیت گفت:
خَیالُکَ فی عَیْنی و اِسْمُکَ فی فَمی؛
و ذِکرُک فی قَلبی، اِلی اَیْنَ اَکْتُب.
خیال تو مقیم چشم است
و نام تو بر زبان من جارى است
و ذکر تو در صمیم جان جای دارد.
پس نامه پیش کی نویسم؟
چون تو در این محلها میگردی،
قلم بشکست و کاغذ بدرید.
□خیال در اینجا
نقش و صورتِ مقصود است:
خیال روی تو در کارگاه دیده کشیدم
به صورت تو نگاری نه دیدم و نه شنیدم
حافظ
و بودن خیال معشوق در چشم
بدین معناست که
عاشق به هر سو مینگرد،
چهره معشوق را میبیند؛
زیرا معشوق در دیدهٔ اوست.
همین معنی است که حافظ
در بدیعترین صورت، بیان داشته است:
بیا که پردهٔ گلریز هفتخانهٔ چشم
کشیدهایم به تحریر کارگاه خیال
و چون عارف بدین مقام رسد
که حق در چشم و دل او جای گیرد،
دیگر جای سخن گفتن و نامه نوشتن نیست:
آن یکی را یار پیش خود نشاند؛
نامه بیرون کرد و پیش یار خواند.
گفت یارش این اگر بهر من است،
گاهِ وصل این عمر ضایع کردن است.
مثنوی
و هرچند این مقام قرب
جمله مردمان را حاصل است
که خداوند فرمود:
ما از رگ گردن به شما نزدیکتریم.
(ق: ۱۶)
و هر کجا هستید او با شماست،
(حدید: ۴)
اما عامه مردم از این نزدیکی بیخبرند
و لذا دست به آسمان برمیدارند
و حق را از دور فرا میخوانند:
بیدلی در همه احوال خدا با او بود
او نمیدیدش و از دور خدایا میکرد
حافظ
حیث اقرب انت من حبل الورید
لم اقل “یا”، "یا" نداء للبعید
مثنوی
یعنی: چون تو از رگ گردن به من نزدیکتری،
هرگز “ یا الله و ای خدا” نمیگویم؛
زیرا نحویون گفتهاند که “یا” برای ندای دور است.
برگرفته از کتاب "گزیده فیه مافیه"
تالیف حسین الهى قمشهای
ناشر: انتشارات علمی و فرهنگی
مینیاتور قدیمی
#مجنون_سرگردان #گزیده_فیه_مافیه #مولانا #مثنوی #حافظ #انتشارات_علمی_فرهنگی #حسین_الهی_قمشه_ای #دکتر_الهی_قمشه_ای #الهی_قمشه_ای #قمشه_ای #اینستاگرام #The_Wandering_Lover #Poetry #Fihimafihi #Rumi #Hafez #Elmifarhangipublication #Hosseinelahighomshei #Drelahighomshei #Elahighomshei #Ghomshei #Instagram #Official
اینستاگرام صفحه رسمی حسین الهی قمشه ای