زودتر ازین‌ها می‌خواستم در مورد شب نمایشنامه‌خوانی بنویسم و...

زودتر ازین‌ها می‌خواستم در مورد شب نمایشنامه‌خوان
زودتر ازین‌ها می‌خواستم در مورد شب نمایشنامه‌خوانی بنویسم، ولی گرفتاری مجال نداد. این کار برای شخص من، چالش بزرگی بود؛ خواندن یکی از پیچیده‌ترین متن‌های ادبیات نمایشی آمریکا ظرف مدت پنج روز تمرین در نظر اول بالکل ناممکن می‌نمود، (دو بازیگری که دورخوانی را با آنها شروع کردیم متن را دوست نداشتند و ناگهان استعفا دادند). زمان قابل توجهی را از دست داده بودیم و حامد و خاطره در چنین شرایطی با ما همراه شدند و یادآور این شدند که اخلاق حرفه‌ای و فداکاری هنوز هم باقی‌ست. هرچه بود برای رامین بود و خوشحالم که مردمی که به دیدن کار آمدند کار را دوست داشتند.
.
ایفای نقش مارتا برایم آرزویی دیرین بوده و پس از شب اجرا تا چند روز هنوز ذهنم به دنبالش می‌گشت. مارتا و جورج، امروز در بین ما و حتی در این جامعه کم نیستند، کسانی که حلقه اتصال عاطفی‌شان را در نفرت از هم پیدا می‌کنند.
قسمتی از شخصیت مارتا همیشه با من باقی خواهد ماند و امیدوارم فرصتی دوباره به وجود آید که بتوانم این نقش را بازی کنم. سپاس از همه دوستان و همکاران عزیزم که از رامین حمایت کردند و به امید موفقیت‌های بیشتر برای رامین پرچمی عزیز و باقی دوستان.
💜🙏🏻
عکس‌ها از لیلی شاهوردی و مریم راد

hamedkomaily
khatereh_asadi
raminparchami
mahtamohaddes
katayounriahiofficial7

اینستاگرام Mitra Hajjar | میترا حجار