ما با گذشته دشمنیم ما از خاطراتمون بیزاریم با خاطراتمون سر ...

ما با گذشته دشمنیم ما از خاطراتمون بیزاریم با خاط
ما با گذشته دشمنیم!
ما از خاطراتمون بیزاریم. با خاطراتمون سر جنگ داریم. منزجریم از سالن‌های قدیمی تئاتر و سینما که دیوارهاش صدای قهقهه و هق هق‌هامون رو شنیدن و موقع دیدن طعم گیلاس، اجاره نشین‌ها، قرمز، آدم برفی، شهر موش‌ها و مادر از اون ساندویچ کالباسا خوردیم که تو کیسه فریزر بود و فقط یه پر کالباس داشت؛ یا خیابون‌هایی که طی چند سال اخیر هزاربار اسماشون را تغییر دادیم. مثلا وقتی خاطره تعریف می‌کنیم من میگم ما قرار اولمون تو خیابون فلان بود، اون میگه الان اسمش شده فلان، مامانم از اتاق داد میزنه منظورتون فلان خیابونه؟! والا زمان ما که اسمش فلان بود! ما با هر عنصری که حتی به هفته‌ی قبل اتصالمون بده عداوت داریم و وظیفه داریم نابودش کنیم! ما با اصالت، تاریخ ، ارزش و ریشه مشکل داریم و ما هیچ چیز نساختیم و فقط تخریب کردیم، نه تاریخ ساختیم، نه فرهنگ ساختیم، نه نسل سازنده‌ای پرورش دادیم. ما نسلی بزرگ می‌کنیم که از ده سال اخیر به قبل نه فیلم‌هاش رو دیده، نه تاریخش رو خونده نه اُدَباش رو میشناسه نه می‌دونه "ریشه" چی هست؟ نه چیزی به عنوان "ارزش" میشناسه!
فقط خودش و خودش ولاغیر مثل موش آزمایشگاهی.
البته من این متن رو اشتباه نوشتم، شما به جای همه‌ی "ما" بخونین "آنها".

اینستاگرام دنیا مدنی