‌ تو از میان نارونها گنجشکهای عاشق را به صبح پنجره دعوت می ...

‌ تو از میان نارونها گنجشکهای عاشق را به صبح پنجر
تو از میان نارونها گنجشکهای عاشق را
به صبح پنجره دعوت می کردی
وقتی که شب مکرر میشد
وقتی که شب تمام نیمشد
تو از میان نارونها گنجشک های عاشق را
به صبح پنجره دعوت میکردی
تو با چراغهایت می آمدی به کوچه ما
تو با چراغهایت می آمدی
وقتی که بچه ها می رفتند
و خوشه های اقاقی می خوابیدند
و من در آینه تنها می ماندم
تو با چراغهایت می آمدی ...
تو دستهایت را می بخشیدی
تو چشمهایت را می بخشیدی
تو مهربانیت را می بخشیدی
وقتی که من گرسنه بودم
تو زندگانیت را می بخشیدی
تو مثل نور سخی
بودی..

#فروغ_فرخزاد
● t.me/Forough_farokhzaad
● Instagram.com/Forough_farokhzaad

#ادبیات #شعر #فروغ_فرخزاد #فروغ #ابراهیم_گلستان #پرویز_شاپور #فریدون_فرخزاد #تولدی_دیگر #شاعران_ایران #ادبیات_فارسی #شعر_فارسی #شعر_معاصر_فارسی #شعر_نو #شعر_امروز #هوشنگ_ابتهاج #حسین_منزوی #شهریار #فریدون_مشیری #مهدی_اخوان_ثالث #سیاوش_کسرایی #شمس_لنگرودی #نصرت_رحمانی #احمدرضا_احمدی #سیمین_بهبهانی #سهراب_سپهری

اینستاگرام فروغ فرخزاد