جلوی یه آینه کوچیک وایستاده بودن و دیالوگ ها رو بارها و بار...

جلوی یه آینه کوچیک وایستاده بودن و دیالوگ ها رو ب
جلوی یه آینه کوچیک وایستاده بودن و دیالوگ ها رو بارها و بارها با وسواس تمرین میکردن. با آهنگ ها و میمیک های مختلف. قرار بود برای اولین بار یه نقش کاملاً کمدی بازی کنن. با این که به اندازه عمر من جلوی دوربین زندگی کرده بودن، نگرانی و استرس کسی رو داشتن که انگار قراره برای اولین بار جلوی دوربین برن. مجبور شدم برای سلام کردن خیلی منتظر بمونم تا کارشون تموم بشه…
این اولین برخورد من با آقای اویسی بود. پشت صحنه سریال بدون شرح. بیست سال پیش. بعد از اون توی دو تا سریال دیگه هم براشون نوشتم، ولی هنوزم اولین تصویری که ازشون توی ذهنم میاد، همون تصویرشون جلوی اون آینه ست.
این تصویر برام ماندگار شد، چون همین رفتار و نگرش بود که باعث شد نقش آقای کاووسی که قرار نبود تا این حد محوری باشه، تبدیل به کاراکتر اصلی سریال بشه. در واقع این خود آقای اویسی بودن که خودشون رو به گروه و مخاطب تحمیل کردن. با شیرینی و هوششون. با جدی گرفتن یه نقش کمدی…
دلمون براتون تنگ میشه…
mehdi_mazloumi
falamakjoneydi
leilirashidi
amirjafari4
soroushsehat
ali.ghorban.zadeh
hamidbarzegarr
bijan_banafshehkhah
amirhoseinsedigh
amirnouri65
mehdi_sabaeiii

اینستاگرام Mehrab Ghasemkhani