نقد و بررسی فیلم شوالیه سبز (The Green Knight)

نقد و بررسی فیلم شوالیه سبز (The Green Knight) شوالیه سبز (The Green Knight) براساس شعری به نام«سر گاوین و شوالیه سبز» ساخته شده است. شعری که سراینده آن مشخص نیست اما طی قرن ها منبع الهام بسیاری از قصه های اساطیری در اروپا بوده است. شعری که گفته می شود در اواخر قرن چهاردهم میلادی سروده شده و داستان رسیدن گاوین در مسیر رسیدن به رشادت را روایت می کند. قصه فیلم درباره گاوین (دیو پاتل) خواهرزاده، آرتور شاه است. شخصی که در دلاوری هیچ سابقه ای ندارد و این موضوع باعث سرافکندگی است. در این وضعیت، مادر گاوین که ساحره ای قدرتمند است، ترتیبی می دهد تا فرزندش شایستگی هایش را به رخ بکشد. به همین منظور او شوالیه ای که برگرفته از طبیعت است را به جشن پادشاه می فرستد تا از حضار درخواست کند ضربتی به او وارد نمایند و سال بعد نیز فردی که ضربه زده نزد او برود تا او نیز پاسخ ضربت را بدهد. گاوین فردی است که درخواست را می پذیرد و سر شوالیه را از تن جدا می کند اما... در فیلم «شوالیه سبز» تماشاگر قرار نیست با یک سفر حماسی مواجه شود تا رشادت های گاوین را مشاهده نماید. هدف در اینجا خودشناسی و مواجه با تناقضات درونی است. فردی ترسو که داستان رشادتی در زندگی نداشته و همین موضوع باعث شده تا عنوان شوالیه برای او مورد تردید باشد. فیلم تاحدی براساس آنچه که در شعر «سر گاوین و شوالیه سبز» بیان شده پیش می رود و ما را با فضایی وهم آلود مواجه می سازد تا در آن گاوین هربار به طریقی مورد پرسش و آزمون قرار بگیرد. در هر اپیزود از فیلم «شوالیه سبز» همانطور که انتظار می رود، هدف به چالش کشیده شدن شهامت گاوین برای اثبات شوالیه بودنش است. وی در طول مسیر به دلیل آنکه منش شوالیه ها را نمی داند، به رفتار اطرافیانش بی توجه است و در یک مورد همین بی توجهی او را تای پای مرگ در دل طبیعت پیش می برد اما در نهایت فرصتی دیگر در اختیارش قرار می گیرد تا اشتباهاتش را جبران کند. با این حال گاوین حتی پس از به دست آوردن کمربند سبز نیز اشتباهی دیگر مرتکب می شود و زیر قول و قرارش با صاحب خانه می زند. خام بودن گاوین تا انتهای داستان و سکانس مهم پایانی ادامه پیدا می کند. «شوالیه سبز» در بخش داستانی ویژگی منحصر به فردی ندارد و هرآنچه که آن را از آثار رایج این روزهای سینما متمایز می کند، تاکید مستمر آن بر نمادسازی و استعاره های مختلف است. رویکردی که اگرچه با آشنایی با شعر منبع اقتباس کاملاً قابل درک است اما به دلیل مشکل در پرداخت دقیق در فیلم، با ابهام و گنگی همراه شده است. احتمالاً برای تماشاگرانی که بدون اطلاع از منبع اقتباس به تماشای فیلم نشسته باشند، تماشای برخی از رویدادهای فیلم از جمله انسان های غول مانندی که در حال حرکت هستند کمی گنگ به نظر برسد. متاسفانه کشمکش های درونی گاوین نیز در اقتباس سینمایی چندان به ثمر ننشسته است. تماشاگر گاوین را در تمام طول قصه تنها در حال سفر و مواجه شدن با موقعیت های گوناگون می بیند بی آنکه چالش مهمی در خلوت و تنهایی در وجود او دیده شود. به همین جهت است که مقدمه چینی برای رسیدن به سکانس پایانی و حضور در محضر شوالیه سبز به درستی شکل نمی گیرد تا تماشاگر شوالیه اش را در مواجهه با شجاعت، عاجز ببیند. به این مشکلات باید عدم پرداخت خرده روایت ها و مخصوصاً شخصِ شوالیه سبز را هم اضافه کنیم که فیلم توضیحی درباره او به مخاطب نمی دهد. اما همانطور که اشاره شد، مهم ترین بخش فیلم «شوالیه سبز» سکانس پایانی آن است (ادامه پاراگراف می تواند بخشی از فیلم را لو دهد). در این سکانس گاوین در نهایت به شوالیه سبز رسیده و شهامت خود را به چالش می کشد. شهامتی که باز هم در او دیده نمی شود و این بار قصه سرانجام بزدلان را در قالب حکومت آینده به تصویر می کشد. جایی که گاوین بزدل به میان جمعیت بازگشته و در عین حال که هیچ شایستگی برای پادشاهی ندارد، بر تخت پادشاهی تکیه می زند و در نهایت کشور را به مرز نابودی می کشاند. این تصویر هولناک در نهایت گاوین را مجاب می کند که یک بار برای همیشه شهامت به خرج دهد و سرش را زیر تبر شوالیه سبز که نمادی از طبیعت است قرار دهد و این جاست که این شهامت سرانجام او را شایسته احترام می کند. شهامتی که با برنامه ریزی مادر سرانجام در فرزند تبلور می یابد تا او مرد میدان شود. «شوالیه سبز» در بخش های فنی اثری ستایش برانگیز است. مهم ترین ویژگی مثبت فیلم، فیلمبرداری و کارگردانی هنری اثر است که چشم ها را خیره می کند. قاب بندی های اصولی و نورپردازی های دقیق، می تواند برای علاقه مندان به سینما یک الگوی مناسب آموزشی باشد. بازی بسیار خوب دیو پاتل در نقش اصلی نیز یکی از دلایل جذابیت فیلم به شمار می رود. بازیگری که ثابت کرده می توان با خیال راحت به او نقش های اصلی را سپرد و مطمئن شد که به بهترین نحو ممکن آن را اجرا می کند. «شوالیه سبز» در مجموع اثری نمادین است که برای درک آن بهتر است قبل از تماشا سری به منبع اقتباس آن بزنید و با آرتور شاه و ماجراهای شوالیه سبز آشنا شوید. باید این نکته را هم بدانید که فیلم برای روایت قصه اش هیچ عجله ای ندارد و سعی کرده تا جایی که امکان دارد از زمان برای درک فضای شاعرانه و نمادینش استفاده کند. این شرایط به احتمال زیاد مخاطب امروز سینما را که حوصله زیادی ندارد پس خواهد زد اما در بخش هنری باید گفت که «شوالیه سبز» یکی از بهترین فیلم های سال به شمار می رود.         منتقد: میثم کریمی برای مطالعه ادامه این مقاله روی عکس کلیک کنید مووی مگ #نقد_فیلم_خارجی #سینما #نقد_فیلم