یادداشت قابل تامل نیما حسنی نسب درباره فاجعه واژگونی اتوبو...
یادداشت قابل تامل نیما حسنی نسب درباره فاجعه
واژگونی اتوبوس خبرنگاران
•••
حتی تماشای عکسهای فاجعهی واژگونی اتوبوس خبرنگاران محیط زیست هم شوکآور است. اتفاقی تکراری که باز از لحظهی وقوع در هجوم اخبار و تصاویر و حواشی دردناک آن بودیم. ابعاد و جزییاتِ اتفاق را روزنامهنگارانِ زیادی گفتند و نوشتند، و سوگنامهها خبر از داغ تازهای میدهد که باز به تنِ رسانهها و به نام خبرنگاران خواهد ماند. من اما اجازه میخواهم از جای دیگری به موضوع نگاه کنم که حسرت و ناراحتی عمیقِ مضاعفی در پی دارد؛ میان حرفها و مصاحبههای مصدومان حادثه، مکرر شنیدیم اتوبوسی که برای این بازدیدِ بدفرجام استفاده شده کهنه و از کار افتاده و ارزان (بخوانید رایگان) بوده و حتی گفتند ترمز نداشته! یکی از مصدومان گفته اولِ راه برای این اتوبوسِ درب و داغان جوک ساختند و شوخی کردند و دیگری با راننده بابت این وضعیت درگیر شده یا خرابی را تذکر داده؛ بدبختانه اما هیچکدام در مواجهه با این شرایط نگفتند ما سوارِ این مرکبِ مرگ نخواهیم شد! لعنت به جوکها و شوخیها اگر قرار است پوشش و اسبابِ فراموشی شوند. کاش جای شوخی و سکوت و تردید، یک بار همصدا میشدند و از متولی و مسئولان برنامه میخواستند شرایط استاندارد برای سلامت و امنیت آنها را در این مسیر فراهم کنند. اگر روزنامهنگاران و اهل رسانه چنین تبعیضهای آشکاری را نمیپذیرفتند، اگر مدیران و تشکلهای صنفیِ بیمماشاتی داشتیم که از حقوق ابتدایی اعضایشان دفاع میکردند، اگر همکاران و همراهانِ دلسوزِ حفظ محیط زیست حاضر نمیشدند سوار اتوبوسی شوند که توانایی حفظ جان آدم را ندارد، حالا نوعروسی سیاهبخت و خانوادهی دیگری داغدارِ جوانمرگی و جامعهای بهتزده و غمگین از بیکفایتی و بیاحترامی و بیشرفی برخی تصمیمگیران نمیشد.
این تراژدی هم به آرشیو سیاهِ ذهن و قلبمان اضافه شد. کاش از همین لحظه به حُرمتِ این جانهای جوانی که قربانی شدند، «نهگفتن» را یاد بگیریم و تمرین کنیم تا جلوی وقوع فجایع بعدی را - که هر لحظه بیخ گوش اهل رسانه است - بگیریم؛ «نه یعنی نه» را باید به تمامِ متجاوزان به حقوق رسانهها دیکته کنیم و جلوی لطمه به جسم و روح و امنیت و اعتبار حرفهای را با «نهگفتن» سد کنیم. باید به حد وسع بکوشیم دیگر جایی پا نگذاریم که بیکیفیتی و بیتدبیری آبستنِ فاجعهاش کرده. به چشمهمزدنی ممکن است این کوتاهآمدنها و شوخیگرفتنها بشود بهانهای برای یک عزای عمومی دیگر و داغ و دریغی دیگر.
اینستاگرام رضا کیانیان
واژگونی اتوبوس خبرنگاران
•••
حتی تماشای عکسهای فاجعهی واژگونی اتوبوس خبرنگاران محیط زیست هم شوکآور است. اتفاقی تکراری که باز از لحظهی وقوع در هجوم اخبار و تصاویر و حواشی دردناک آن بودیم. ابعاد و جزییاتِ اتفاق را روزنامهنگارانِ زیادی گفتند و نوشتند، و سوگنامهها خبر از داغ تازهای میدهد که باز به تنِ رسانهها و به نام خبرنگاران خواهد ماند. من اما اجازه میخواهم از جای دیگری به موضوع نگاه کنم که حسرت و ناراحتی عمیقِ مضاعفی در پی دارد؛ میان حرفها و مصاحبههای مصدومان حادثه، مکرر شنیدیم اتوبوسی که برای این بازدیدِ بدفرجام استفاده شده کهنه و از کار افتاده و ارزان (بخوانید رایگان) بوده و حتی گفتند ترمز نداشته! یکی از مصدومان گفته اولِ راه برای این اتوبوسِ درب و داغان جوک ساختند و شوخی کردند و دیگری با راننده بابت این وضعیت درگیر شده یا خرابی را تذکر داده؛ بدبختانه اما هیچکدام در مواجهه با این شرایط نگفتند ما سوارِ این مرکبِ مرگ نخواهیم شد! لعنت به جوکها و شوخیها اگر قرار است پوشش و اسبابِ فراموشی شوند. کاش جای شوخی و سکوت و تردید، یک بار همصدا میشدند و از متولی و مسئولان برنامه میخواستند شرایط استاندارد برای سلامت و امنیت آنها را در این مسیر فراهم کنند. اگر روزنامهنگاران و اهل رسانه چنین تبعیضهای آشکاری را نمیپذیرفتند، اگر مدیران و تشکلهای صنفیِ بیمماشاتی داشتیم که از حقوق ابتدایی اعضایشان دفاع میکردند، اگر همکاران و همراهانِ دلسوزِ حفظ محیط زیست حاضر نمیشدند سوار اتوبوسی شوند که توانایی حفظ جان آدم را ندارد، حالا نوعروسی سیاهبخت و خانوادهی دیگری داغدارِ جوانمرگی و جامعهای بهتزده و غمگین از بیکفایتی و بیاحترامی و بیشرفی برخی تصمیمگیران نمیشد.
این تراژدی هم به آرشیو سیاهِ ذهن و قلبمان اضافه شد. کاش از همین لحظه به حُرمتِ این جانهای جوانی که قربانی شدند، «نهگفتن» را یاد بگیریم و تمرین کنیم تا جلوی وقوع فجایع بعدی را - که هر لحظه بیخ گوش اهل رسانه است - بگیریم؛ «نه یعنی نه» را باید به تمامِ متجاوزان به حقوق رسانهها دیکته کنیم و جلوی لطمه به جسم و روح و امنیت و اعتبار حرفهای را با «نهگفتن» سد کنیم. باید به حد وسع بکوشیم دیگر جایی پا نگذاریم که بیکیفیتی و بیتدبیری آبستنِ فاجعهاش کرده. به چشمهمزدنی ممکن است این کوتاهآمدنها و شوخیگرفتنها بشود بهانهای برای یک عزای عمومی دیگر و داغ و دریغی دیگر.
اینستاگرام رضا کیانیان